خانوادم خیلی سنتیه
مامانمم خیلی حساسه
ولی امروز بهم میگف اینقد دوری هم خوب نیست گفتم چیکار کنم مگه شما میزارین من برم بمونم پیشش میگف نه
این مدت هرچی رفتم قایمکی رفتم موندم به بهونه خونه داداشم هماهنگ کردم رفتم دوسه روز موندم
اونم نمیتونه بیاد نمیصرفه بیاد راه طولانیه