حال روحیم داغونه پول هم ندارم که برم خوش گذرونی چیکار کنم شاد بشم دارم افسردگی میگیرم

منم حال روحیم خرابه دستم به هیچ کاری نمیره از بس که بچم آروم وقرار نداره سه بیدارشده تا الان بیداره نه خوراک داره نه خواب فقط اذیت وازار دوسال ونیمشه

ان شالله درست میشه گلم همچی خدا بزرگه

با داشته هات شادی کن ورزش کن فیلم ببین اهنگ گوش کن کارایی که حسو حالتو خوب میکنه انجام بده

دانشجویی

شاغلی

خانه داری

؟؟؟

بچه خواهرم اینجوری بود صبا زود بیدارش میکرد چند بار اصلا خسته میشه شبا میخوابه

اکثریت همینیما

شب میخابه اما گاهی ساعت ۳ بیدارمیشه تا چندساعت بیداره دوس دارم خودمو بکشم خسته شدم روزها هم اصلا نمیخابه بخدا کم اوردم خدا لعنت کنه هرکیو که گفت بچه خوبه بچه بیارید کاش برمیگشتم عقب بابای پدرسگش راحته فقط پس انداخت که بگه منم تونستم بچه دار بشم اما یه سرسوزن کمکم نیست تو بچه داری یوقتهایی میگم بچه رو بدم بهش بزارم برم خودمو گم و گور کنم

عزیزم بچت خیلی کوچک نیست که ببین سعی کن خوابشو تنظبم کنی روزا نزار زیاد بخوابه سرگرمش کن یکی دوروزه عادت میکنه دیگه شبا هم زود نخوابونش که نصف شب بیدار نشه

برنامه روزانه داشته باش . سر یه ساعت بیدار شو اول برو پیاده رویی بعد دوش. صبحانه . غذا درست کن . درس بخون و.....

خودت سرگرم کن

تفریح رایگان

با دوستات با فامیل برو پارک

سر خودت با دسر . کیک و.... درست کردن گرم کن

خرید خونه رو انجام بده

اگر وقتش داری برو سرکار

عزیزم آروم باش میدونم سختته دلت میاد اینو میگی ناشکری نکن بچت گناه داره

نخ بابا اینجوری نیست دیگه یکم دیگه بزرگ بشه اینجوری نمیکنه

ماشین اینا براش بخر بازی کنه سرگرم بشه میگیرع میخوابه

الان بچه خواهرم سه و نیم سالشه شبا میخوابه تا صبح ده یازده

روزها برام رویاس اگه بخابهکدوم خواب کلا از کله سحر بیداره تا شب اینقدر اذیتم میکنه نه غذا میخوره نه میشینه فقط میگم کی میخابه نفس بکشم امشب هم که سه بیدارشده الانم داره راه میره

دقیقا

واقعا من سر بچه خواهرم شبا بیدار میشد و گریه اینا میکرد

خیلی دلم میسوخت و وحشت میکردم

(خودم بچه ندارم هنوز)

ولی خب بهرحال گذشت الان راحت از اون بابت