2777
2789

ماهی یکی دوبار با دوستم برم بیرون من که همش یا سر کارم یا خونه همیشه هم حس تنهایی دارم

همچین که یه روز میرم بیرون با دوستم برمیگردم مامانم سرسنگین و یجوری نشون میده یعنی حالش بده😐

تو به اداهای مادرت چیکار داری

کار خودتو بکن

هر جا دلت میخواد برو ادای سکته کردن هم در اورد اهمیت نده

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

کاش حداقل پول داشتیم مستقل میشدیم

ایشالا خدا بهت بده مستقل شی

خیلیا اینجورین میدونی نه اینکه آدم از خانوادش بدش بیاد نه ولی از یک سنی واقعا هر روز دیدن هم دیگه بیشتر باعث تنش میشه آدم باید از یک سنی جدا بشه

نازنین‌دلبری،ناز بکن‌تا ایتری👁️✨‹عروس‌زاگرس💍›.                       <سِر مَگو راز منی شراو شیرازِ منی❤️>

اخه چرا همچین میکنه

حسوده عزیزم

مادر منم همین بود

حسادت به بچه خودش و لا غیر

حالا بذار پاش برسه ازدواج کنی

ببینه یه مردی بهت توجه میکنه و بیرون میبرتت و این حرفا، جوووری خودشو به سکته و ضعف و عصبانیت و غش بزنه که حظ کنی

گفتم که آماده باشی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ایشالا خدا بهت بده مستقل شی خیلیا اینجورین میدونی نه اینکه آدم از خانوادش بدش بیاد نه ولی از یک سنی ...

وای دقیقاااااا

من حتی خوابگاه هم راحت تر بودم

بدیش اینه میبینه چقد خودم عذابم باز اینجوری میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792