من به عنوان دختر بیست و پنج ساله مجردیعنی حق ندارم

امیدوارم به جایی که لیاقتشو داری برسی ی روزی

میترسم اه بکشه و اهش منو بگیره

دوست داشتم با مامانم رفیق باشم

کمتر از یک ماه دیگه 18 میشم

مرسی

فقط عذاب وجدان دارم میگم نکنه مشکل از منه

بی احترامی کردم نکنه خدا قهرش بگیره

از اینا خیلی میترسم

میترسم اه بکشه به هیچ جا نرسم

آه بچه و آق بچه سنگین تره به مراتب چرا خانواده ها همیشه طلبکارن؟ تو این بچه رو آوردی به این دنیا تو طلبکاری ؟ تو باید تلاشتو بکنی که ب اون بچه ثابت بکنی آوردنش به این دنیا الکی و پوچ نبوده هدفمند بوده اونا انتظار دارن بچه ثابت بکنه بدرد بخوره خب تو وقتی روز اول حس ناکافی بودن بدی اون چجوری میخواد خودشو ب تو ثابت کنه 🙄🙄

نه اتفاقعا برعکس فکر میکنی بنظرم تو چرا باید بقیه رو راضی نگه داری آخه ؟ کی خودتو راضی نگه داشت به این فکر کردی؟

امیدوارم خدام همین دیدو داشته باشه 🥲

من همیشه سعی میکنم اشتباه نکنم

مامانم انتظار داره من بی نقص باشم

اما خب آدمیزاد ممکنه اشتباه بکنه دست خودش بعضی موقع ها

صرفا مادرته. دوستش داری، خانوادته، احترامش هم واجب، ولی صرفا مادرته

رفتار و گفتارش نه باید توی روحیت نه توی کارات تاثیر بذاره

خب چجوری تاثیر نذاره

من واقعا ناراحت میشم

ببین چرخش زمین به دور خورشید یا وجود خورشید نیازه.چون به حیات کره زمین بستگی داره اگه نباشه زمین نابود میشه

ولی زندگی شما به تایید مادرت بستگی نداره همین

این خرافات رو از سرت بریز بیرون

اه کدومه

رفاقت هم مال مادر نیست، هرچقدرم که برعکسشو بگن

برو دوست خوب پیدا کن

سنتم بگذره بهتر میشی