متنفرم از خواهرم اگر خواهر ندارید خداراشکر کنید

همسن منی ، دختر مهربونیم هستی اما دیگه گولشو نخور!

فکرم نکن داداش داشتن یعنی حامی و همشون فوق العاده ان

من دوتا دارم

داداش خوب خوبه

داداش بدم بد

به اخلاقه فقط

گلم یکبار یا دوبار که آسیب دیدی باید آگاه بشی ودوباره توی این چاه نیوفتی که اگه بری وبیوفتی مقصر خودت هستی

خواهرای من خدایی خیلی خوبن نبودن دق میکردم

خواهر منم همینه دیر فهمیدم

مامانمم اونو ترجیح میده

مثلا خواهرم خر هفته یه روز از صبح زود میره خونه مامانم صبونه ناهار شام اونجاست شب میره خونش با دوتا بچش بعد تلفناشونو خاموش میزارن که من نفهمم دو سه بارم زنگ زده بودم خونمون مامانم مخفی کرد که خواهرم اونجاست انقدر دلم شکست

خواهرم همش دنبال اینه از من سرتر باشه از لحاظ خونه زندگی لباس طلا هر چی خیلی حسوده آتیش زیر خاکستر بوده منم صاف و ساده متوجه نبودم الان سه چهارر ساله ارتباطمو خیلی کم کردم باهاش اصلا بهش زنگ نمیزنم خونشم نمیرم

خواهر دوستم مثل خواهرته

ولی دوستم دیگه هیچی باهاش مشورت نمیکنه همیشه کار خودش رو میکنه خب اون چهارشنبه اومده،توام پنج شنبه میرفتی کادو میخریدی واسه مادرت

مجردین؟

نه من برادرم حالا صد برابر خواهر شما

نسبت من دشمنی داره

ومتنفرم ازش

انقد بدی ازش دیدم ک حلالش نمیکنم

وای خدا اینجوری ک خیلی سخته

چطور تحمل میکنی

من هرچی خواهردیدم باهمخوبن

مثلا مامان من با همه خواهرا

جونشون در میاد برای هم بااینکه پنج شیش تاخواهرن

البته منم با برادرم این داستانارو دارم گاها میگم مگهمیشه برادر وخواهر انقد نسبت بهم تنفر داشته باشن

چشم دیدن منو نداره

و باهم دشمنیم

اما خواهر فکر میکردم

خوب باشه

باهم درد ودل کنی چ پشت هم و بگیرین

اما خب میبینم ک

هیچ کدوم خوب نیست همچن ادم تک فرزند باشه بهتره

منم خواهرای دیگه رو میبینم حسرت میخورم اشک میریزم دختر عمه هام دخترخاله هام همه جونشون برا هم درمیره خواهر منم یه عقده ای که همش در حال مقایسه هست یبار نشد بگه آبجی جون دلم تنگ شده ببینمت هر وقت خونمم میاد آمار وسیله هامو میگیره که از کجا گرفتی چند گرفتی

من هرسال افطار میدادم مامان بابامو دعوت میگردم خواهرمو داداشمو زنش هم میومدن سالها بعد فهمیدم خواهرمم هر سال افطار میداده مامان بابامو دعوت میکرده من اصلا خبردار نمیشدم منم قید افطاری دادنو زدم خودمم و همسرم و بچه هام هیچ انتظاری از هیچ کسی ندارم دیگه اشکامو ریختم راهمو جدا کردم که بیشتر دلم نشکنه

چقد بدجنسه مگه میشه یه خواهر انقد بدجنس و نامرد باشه

خوبه خواهرته

باید قدرتو بدونه

اما اینجور ادما مریضن

اه یکی ب هم جنس و همخونش رحم نکنه ادم بی رحم و ببخشید بیماریه واقعا اینجور ادما نرمال نیستن

مگه میشه همه رو دعوت کنه افطاری و ب شما نگه وبو نبرید

خدا ب دور کنه

بهترین کارو کردی ک راهتو ازش جدا کردی

سعی کن

اولویتت همسرت و بچه ات باشه

مطمعن باش بازم چشم دیدن نداره

اما من همیشه از خدا خواستم ادم حسود سرراهم قرار نده هیچوقت

چون ادم حسود سم واتش زندگیت میشه

توام هیچوقت غصه نخور خدا رو داری و نیاز ب خواهرت نداری

منم برا درم دشمن زندگیمه ک هیچوقت حلالش نمیکنم و گاها بخاطر بدی هاش میشینم و گریه میکنم

اما خدا بزرگه

ممنون عزیزم حتما حکمتی داره خدا بزرگ و کافیه🙏🏻