2777
2789
عنوان

امروز مهمونی خونواده شوهر بودم سرم درد میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 829 بازدید | 45 پست
چرا.تازه مادرشوهرمنیستش فوت شده باباش زن کرقته

زن بابای همسرت صداشو بلند کرد که بیا خونه مون ؟؟


خوب طبیعیه گلم.اون ترسیده پس فردا آشتی بشه و تو اون حرفو که یواشکی گفته میمونی اینجا را بگی به کسی و دلخوری بین اون و شوهرش پیش بیاد...

یهو به ذهنش اومده شاید

صداشو برده بالا که همه بفهمند تعارف زده بهت...

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

عمه ش از باباش پرسید امیرو ندیدی چون بابت یه کاری رفت بیرون گفت چرااااا دیدم ولی از دوووووور..از خیی ...

ای بابا چه بد...

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست. آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست👌🏻
منم اگ بدونی چ بلاهای بدی حرفای زشتی بهم زده مادرش ک حلالش نمیخام بکنم تازنده ام و ب همین صدای اذان ...

اخه چی بگم بهش.

من تواین خانواده چوب دوسر طلام عزیز...هعییی..حرف ۱۰ساله ۱۰سااال.

چقدر جمله خوبی گفتی خداخیرت بده بحق علی بیار منم هروقت فرصت شد همینومیگم حتما اوناک دیگه میگن پسرنون ...

چقدر تو خوبی ممنون از دعاقشنگت😘😍

بگو ذات خوبشو موقع دعوا هم یاد داشته باشین

آره واقعا همه مادرشوهرا زن گرفتن واسه پسرشون ک خودشون هوو بشن برا عروسشون

زن بابای همسرت صداشو بلند کرد که بیا خونه مون ؟؟خوب طبیعیه گلم.اون ترسیده پس فردا آشتی بشه و تو اون ...

همون دیکه.همه میدونن خوشش نمیاد از بچه های شوهرش..ولی پیش چشم بقیه خودشوخوب میکنه.مطمنم ۶۰درصد اوقات تلخیای پدرشوهرم زیر سرهمینه

منم مادرشوهر عروقت با پسر جر و بحثشون میشد میگفتن زنش پر کرده یه روز زدم به سیم آخر گفتم چرا اون موق ...

دقیقا..منم براهمین دیکه پاپیش نمیزارم.میگم پدر پسرهستن بزار هرکارمیخان بکنن حتما همو بهتر میشناسن..به من چه

سر چی با باباش قهره همسرت؟اگر دوست داشتی بگو

سرمسایل مالی

دلش پربود کلا.از روز اول منونمیخاستن.شوهرمم پافشاری...ولی تا تونست باباش اذیتمون کرد.له شدیم قشنگ اصلا هیییچ حمایتی.همه هزینه های زندکی شوهرم داد فک کن پول تیکه های یزرگ ک ب عهده داماد هست رو شوهرم خودش داد اما پدر شوهرم توی خرید دخالت کرد...تا حدی ک من سرویس چوبمو نکرقتم.از بس اذیت کرد.رفت برامون تلوزیون ۳۲اینچ برداشت..یخجال افتضاااح..فرشا رو اشتباه اورد...اصلا هرچی بگم کم گفتم.

بعد اون همه وام ازدواج مارو رفت براخودش ۴تخته فرش خرید.

بعدم مارو رها کزد...

طولانیه جریانش...ولی تیرخلاصش فروش زمین هاشون بود ک شوهرم قاطی بازی دراوزد.گفت چرا خون بدلمون میکنی.سهم خودتو من ازت میخریدم...من کجا دنبال خونه بگردم..کم کم بحث بالاگرفت عقده ۱۰ساله ریخت بیزون

ای وای...انشالله درست بشه.مشخصه پدر شوهرتون ترکی ندارد از مسائل شما

بله دقیقا...

خیلی خودخواهه...خییلی خود خواهه.فقط چون ازمن خوشش نمیاد.

برای داداش بزرکش خودش رفت خواستکاری همکارش برادر شوهرم ندیده بود دختره رو.الان جاریمه.

جاری کوچیکمم بازم زورکرد سرپسرش رقتن دختر عموشوکرفتن براش.

فقط شوهرمن لجبازی کزد مث خودش.اونم ازممن خوشش نمیاد بارها هم گفته.

اما خب من چی بگم؟


به کتفت که خوشش نمیاد مگه چکارس پیر مرد خرفت؟

چه بدونم بخدا ...

الان م قشنگمیکن پسرموگرفته ازم.درحالی ک فکر نمیکنه خودش چیکاراکرده ک پسرش ناراحت شده.به جایی رسوندش ک قاط زده..وگرنه مردجماعت همیشه عشق خانواده هست...پدر شوهرمخیلی اذیت کرده.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز