سه روز پیش با شوهرم بحثمون شد که خودش هم قبول داره مقصر صد در صد اون بود یعنی از صبحش همش دنبال دعوا بود من همش میزدم به خنده و مسخره بازی ولی هی ادامه داد ادامه داد تا شب صبر منم تموم شد جوابشو دادم ی بار توی خونه منو زد بعد وسایلم رو پرت کرد که جمع کن برو خونه پدرت یعنی جدیدا هر سری دعوا میشه همینو میگه که برو نمیخوامت جایی تو این خونه نداری برو کارای طلاقتو بکن منم گفتم باشه وسایلم رو برداشتم که برم اومد توی کوچه هم کلی منو زد همه همسایه ها اومدن بیرون ک گوشیمو برداشتم زنگ زدم ۱۱۰ رفت سوار ماشینش شد و رفت یک ساعت بعد شروع کرد پیام دادن که من معذرت میخوام اشتباه کردم همش مشت میزد تو گیج گاهم گلوم رو فشار میداد سرمو میزد تو دیوار میگفت میکشمت دیه اتم میدم هیچکسم نمیتونه هیچ غلطی بکنه تا الان موندم واسه خاطر بچم ولی این سری واقعا کم آوردم دیگه نمیتونم ب خودشم گفتم اینکه بچمون بشه بچه طلاق بنظرم خیلی بهتره تا اینکه هرروز این صحنه ها رو ببینه💔بمیرم واسه دل بچم که اون شب چجوری زار میزد و من وسط کتک خوردن سعی میکردم ارومش کنم میگفتم مامان گریه نکن نترس داریم بازی میکنیم ، خانوادم حمایت نمیکنن ولی این سری که گفتم بهشون مامانم میگه خب اگه واقعا اینجوریه طلاق بگیر ولی من اینقدر ضعیفم اینقدر میترسم نمیدونم چیکار کنم چجوری از پسش بربیام ماشینش رو جدیدا زده ب نام من بعد از دعوا میگفت ی تومن ماشینم به نامته بردار بفروش برو همینقدر راحت سری قبل هم میگفت باهات کاری میکنم مهریه ببخشی فقط جونتو برداری بری بنظرتون این آدم با مشاور درست میشه؟من الان خونه خودمم ولی اون رفته