راستش مامان من توی هر دوتا بارداری هیچ کاری واسم نکرد و نمی کنه! الان هفته ی دوازده هستم فقط یک روز اومد غذا واسم پخت! دیگه نیومد هرروز زنگ میزنه محبتش فقط کلامیه! میگه دورانت باید سپری شه تحمل کن! میگه تو داری تلقین میکنی که تهوع داری! دنبال اینه که کجا مهمونیه و همه جمعن سریع خودشو برسونه،اما یه بار نمی گه بذار برم پیش دخترم اون بهم احتیاج داره.
دوست دارم بدونم مامانای شما چکار میکنن!
سلام
هیچی
خدا رحمت کنه مامان مهربوونمو چقدر تو این بارداریم نیازمندشم حتی کلامی حیییف سایش از سرم کم شده
نه عزیزم این تاپیک رو حذف کن ب نظرم،شاید یکی مادر نداشته باشه ناراحت بشه آخر شبی
شوهرت چی میگه ؟ پیش مادر شوهرتی ؟ خوشبختانه من اون دورانم تموم شد اصلا باورم نمیشه خیلی سخت بود حالت تهوع .تازه دو سه روزه خوب خوب شدم .رفتم تو 4ماه
من دور از مادرم بودم محبت ها همه کلامی بود ولی بعد زایمان خیلی تو بچه داری کمکم کرد البته تا 40 روز بعد دوباره دوری و غربت و تنهایی.
من موقع بارداری اول که اصلا. بارداری دوم خیلی پسرمو میبرد پیش خودش تا من راحت تر باشم. مثلا هفته ای ۲ بار. اما خیلی کیف میکردم.
عزيزم چه فايده اي الان همه ميان برات يه عالمه از محبت ميگن تازه ممكنه بيان يه عده بگن م گفته بچه سنگين اذيتي بيا بذار تو دل من😂😂😂مطمن باش م دوست داره اما شايد ميخواد مستقل بلشي
هیچ کارمن حتی به مامانم ازتهوع واینکه نمی تونم غذابپزم وبخورم هم نمی گفتم به هرحال این بچه ی منه واوناهیچ وظیفه ای ندارن وبه اندازه ی کافی زحمت کشیدن
مامانم هم من هم خواهرامو سر بارداریاشون میبرد خونش مثل فرشته بود نمیزاشت از جا تکون بخوریم تو خواب غلت میزدیم بیدار میشد میومد بالا سرمون که نکنه خدا نکرده حالمون بد شده 😢😢😢
نمیشه چیزی تعریف کردممکنه کسی دلش بشکنه خدا همه ی پدرمادرای خوب رو حفظ کنه در پناه خودش و یکم بی اعتناها و خدای نکرده بدها رو هم هدایت کنه
هيچي هيچي
مي يان خونم من ازشون پذيرايي مي كنم
كلي حرص و خوشم مي دن بعدم مي گن وأي چرا قندت بالاست چرا مريضي
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
