من این دو روزه بخاطر اینکه منو محدود میکرد تو خونه کار میکردم بعد مثل مامانش بهم میگفت هیچ کاری نمیکنی لاقن برو یه لیوانو بشور
دلم میشکست و یا هی میگفت غذا بپز غذا هم بلد نیستی(با اینکه ۱۵ سالمه اونم ۲۵ سالشه)آخه من با این سن چی بزارم جلوت ک کم نباشه.
ازدواجمون سنتی بوده خلاصه من اومدم خونهی مامانم بخاطر این رفتارش بعد دو روز امروز پیام داده گفت پول ندارم چیزی بخرم منم گفتم مامانم برنج گذاشته بیا بخور خلاصه اومد غذاشو خورد بعد غذا من رفتم سرویس وقتی اومدم داخل خونه خودمم شنیدم بع مامانم میگفت هیچی نمیپزه یا ازم پیتزا میخواد یا ساندویج🥲
بعد با این اخلاقش انتظار داره برگردم خونه
شما بودید چیکار میکردید؟