شوهرم یک موتور سیکلت داره از این موتور بزرگ و سنگین ها فقط میدونم خیلی گرونن اسمش هوندا cb1300
هستش خلاصه شوهرم خیلی دوسش داره خیلیییی زیاد
خدایی انگار صفر کیلومتر بود هیچ خط و خش یا ضربه یا چیزی رو این موتور نبود
من خواستم ماشینم پارک کنم تو پارکینگ گفتم بذار دنده عقب برم که صبح مستقیم برم دنده عقب تا تو کوچه نرم
خلاصه عقب عقب اومدم خوردم به موتور و موتور افتاد
رو بدنه اش خط اینا افتاد و فرورفتگی و...
شوهرم برگشت اول کمی زد رو سر خودش..بعد کمی دور موتور گشت.. کمی دوباره زد رو سر خودش
بعد شروع کرد داد و بیداد که صدبار گفتم دنده عقب نیا تو
پارکینگ کوچیکه میخوری به موتور
هزار بار گفتم فلان، .... خلاصه این حرف ها
بعد
شوهرم الان ۶ روزه دقیق یک کلمه با من حرف نزده قهر کرده و اصلأ منو تحویل نمیگیره هرکاری میکنم آشتی نمیکنه
حتی جدا رو مبل میخوابه
جوری میاد و میره تو خونه انگار اصلاً من وجود ندارم
حتی غذا سفارش میده یکی فقط سفارش میده
دیروز با دوستش تلفنی تو اتاقش راجب موتور حرف میزد شنیدم، به دوستش گفت؛ حاضر بودم هردو دست و هردو پای خودم بشکنه خط رو موتور نیافته
الان چکارش کنم؟!