2777
2789

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

خلاصه قط کردم دیدم فرداش یکی پیام داده بجان مادرم من آدم بی ناموسی نیستم گفتی دارم جدا میشم بخدا ازت خوشم اومده اگه واقعا میخای برگردی ب زندگیت ک هیچی ولی جان عزیزت مرگ عزیزت میخای برگردی منم حرصم گرف گفتم نههه آقا نههه برنمی‌گردم ولی شمام مزاحم نشو 

من اصن نمیدونستم این آقا کیه

خلاصه چن روز بعدش زنگ زد باز بلاک کردم

دیدم ت واتساپ پیام داده تورو هرچی میپرستی جون هرکی دوس داری بلاک نکن بخدا من قصد بدی ندارم اجازه بده یکم حزف بزنم خاهش میکنم التماس میکنم باز بلاک کردم

خلاصه یروز دامادمون پیام داد با ی اسکرین ک شوهرت برا ی دختر استوری گذاشته و این حرفا اونجا متوجه شدیم خبریه ولی نمیدونستیم ک واقعا با زنه تو ب خونس من اسکرینو فرستادم شوهرم گف الکی گذاشتم گفتم خاک تو سرت ت و اینهمه ادعای عاشقی داشتی حداقل مرد باش بعد طلاق کثافت کاری کن

وقتی دیدم شوهرم ک اینهمهههه سال زجر کشیدم باهاش کشیدمش بالا کمک کردم ی آدم بی کسو کار ولگرد بود من اومد کردم با اینکه ۸ سال ازش کوچیکتر بودم داره بهم خیانت میکنه خیلییییم ازش سرترم

منم از حرصم جواب اینبار ک همون پسر زنگ زد جوابشو دادم 

یکی دو روز حرف زدیم

خیلی کم

چون من شهرستان بینیمو عمل کردم وقتی حرف زدیم فهمیدیم ک بعله تا حدودی فامیلیم ی طایفه ایم 

پسره دوسال ای من بزرگتر بود ی خانواده فووووق العاده لاکچری پولدار تحصیل کرده بودن پسره حیای خوشتیپ و جذاب بود

یکی دو روز ک حرف زدم گفتم خاک برسرت چرا جوابشو میدی از خدا بترس خجالت بکش از کی انقد بی حیا شدی 

من هیییچوقت تو زندگیم دوس پسر نداشتم هیچووووقت ولی با اینکه خیانت شوهرمو دیدم باز خجالت کشیدم گفتم سر لجو لج بازی خودمو ب چوخ ندم 

ب پسره گفتم شما خیلی محترمی ولی ببخشید من هنوز جدا نشدم موفق باشی خدانگهدار 

پسره هنگ شده بود بلاکش کردم دیگه خبری ازش نداشتم تا ۳ ماه بعد ک شوهرم هروز منو ب فحش میداد هرزه مادر فلان پدر فلان بیا گمشو از زندگیم مهریه نمیدم نمیزاشت پسرمون ببینم یا آبروم بازی میکرد با آبروی خاهر و مادرم بازی می‌کرد خیلی اذیتم کرد مامانمو خواهرم خیلی ساده و پاک ک با خدان منم فقط گریه میکردم پسرمو پر می‌کرد زنگ میزد منو فحش میداد 

اون پسر با ی خط ناشناس زنگ زد و واقعا شرایط روحیم ید بود همینجوری شروع کردم گریه کردن ناخداگاه انگار پر پر بودم نمیدونم چرا همه چیو بهش گفتم ک من ب اجاز زندگی کروم دوسش ندارم الانم اومدم قهر اون خیانت کرده نمیزاره بچمو ببینم فحشم میده تهمت میزنه همهههه چیو گفتم

از اونور شوهرم علنی استوری میزاشت و منو اذیت میکرد منم سوق داده شدم سمت همین پسر پسر بدی نبود فقط مشکلش این بود زود عصبی میشد انگار بهش وابسته شده بودم چون بدون قضاوت گوش میداد بهم منم داشت ازش خوشم میومد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز