من شهر دیگ زندگی میکنم دورم از همه خونوادم ، امشب دیدم عکس دست زخمی باند پیچی استوری گذاشته داداشم اونم کلوزفرند زنگ زدم کجا خودتو به فنا دادی گفت از مامان جانت بپرس گفتم چی شده دهنش باز شد هرچی فحش دهنش رسید داد مامان بابامون رو ،گفت دیشب یک کاره اومدن خونه ما شروع کردن دعوا کردن جلو چشم خودم به زنم گفتن خرابه هرزه س ، میخواد مهریه ش بگیره طلاقش بگیره ،سرتو شیره میماله ، اون بین بحث فحش ها داداشم عصبی شده گلدون شکسته دستش با همون پاره شده ،مامانم جارو برداشته گلدون شکسته رو جمع کنه خورده شیشه رو با جارو زده تو سر عروسمون که دست تو باید اونجوری میشد ، کلی حرف زده بهش داداشم هم فحش داده اینا بعد کلی بحث رفتن خونه خودشون ، حالا گفتم چرا یهویی اینجوری پریدن به شما چیشده مگ؟؟؟؟ هستید بقیه رو بگم؟
داداشم رفیق بازه زن شوهر کلا با کاپل های متفاوت میپرن رفیق بازی میکنن با فامیل رفت آمدی ندارن ، بین غریبه ها هستن، ب خودشون ربط داره هرکس سبک زندگی داره ،یک رفیق داره داداشم پسره چهار ساله میرن میان یکی از شهرا بندری زندگی میکنه پسره تازه نامزد کرده ، داداشم اینا آخرین دفعه رفتن سفر خونه اینا سر جریانی با پسره بحث میکنه حالا نفهمیدم چی بوده اون ،ولی با قهری حرکت میکنن میان شهر خودشون ، پسره یک کاره میذاره دو سه روز میگذره زنگ میزنه ب مامان من ، ک پسرت خرابه عروست خرابتر ، اینا اینجا مشروب خوری داشتن هرشب پا قلیون بودن،پسرت معتاده اینجا بودن رابطه نامشروع داشتن با زوج های دیگ کلی حرف دیگ ک خون ریزی ناموسی دارن برگشته گفته ، داداشم ب سرش میزنه دروغ میگه ، مامانم باور نمیکنه این میشه میان خونه اینا خراب میشن رو سرشون ، مامان بابام هم سر رفیق بازی بیش از حدشون خیلی بهشون هشدار دادن ک رفیقا الان رفیق نیستن زنت رو معرض دید همه نذار شرف وجود نداره دیگ
واقعا به پدر و مادرت مربوط نیست اصلا حق دخالت نداشتن
من شوهر دارن هنوز به پوشش من کار دارن که چرا اینو میپوشی اونو میپوشی ، من دایورت میکنم شوهرم هم چند باری جدی گفته زن من هرچی هست به خودش ربط داره نبینم کسی وز وز کنه براش