۸۰ گرم طلا برای کارش بهش قرض دادم اولش فرار بود به اندازه پولم شریکم کنه که قبول نکردن و گفتن قرضی هست و به گرم پس میدیم و گرم دقیقش هم حساب کردن که ۷۸ گرم و ۷۰۰ صوت بود 😐😐😐🤦♀
حالا پدرم میخواست برای مامانم طلا بخره خواهرم دندوناشو درست کنه امشب گفتم بابا طلاهامو خورد خورد بخر که برات سنگین نشه گفت باشه و سرگرم تعریف با مامانم شدن بعد اومدن گفتن ستیلا ماشینی که برات خریدیم رو در ازای طلاها میزنیم به نامت
حدودا پول ماشبن همون ۹۰۰ هست و ۱ سال بیشتره برام خریدن بعد از گرفتن گواهینامه و از اولم گفتن برای خواهرای کوچیکترت هم بعدا این سن میخریم و برای خودتون
حالا میدونم بعدا قراره برای خواهرام هم بخرن ولی الان که طلای منو با این ماشبن حساب کردن😐😐😐😐
اصلا این به کنار من نمیخواستم بدم ماشین طلاهامو میخواستم نگهش دارم به صورت طلا و سرمایه و پشتوانه و فکر دیگه براش داشتم دوست داشتم سر عقد یکی از سرویس هان بهم بدن
واقعا ناراحتم و از کارم برای قرض دادن طلا پشیموننننن