خانم های باردار

چقدر بی انصافه 

الهی بمیرم برات منم سر بچه ی اولم انقدر هوس غذاهای مامانمو میکردم😭😭 شوهر من نمیذاره به  هیچ عنوان تنها برم خونه مامانم یعنی همیشه باید با خودش برم اونم سالی یک یا دوبار ۴,۵ روزه هم برمیگردیم انقدر نو بارداری دلم میخواست برم وقت بمونم مامانم بهم برسه😢 شوهر شما می‌ذاره تنها بری اونجا بمونی؟

مال منم ناخواسته ست،الان چند هفته ای؟

عزیزم بچه چندمته 

من ۲۵هفتم دوتا دختر دارم دختر دومی کلاس دومه دیوونه شدم با درساش

پس تو ماه۵ هستی مبارک

چن سالته

چون خودم ا۹ سالگی حامله شدم

وا نوزده ساله😁😁😅🤣🤣🤣🤣

عزیزم بهتر میشی چند وقت دیگه منم اوایل خیلی حالم بد بود جوری که صبا  پا میشدم دخترام بفرستم مدزسه اینقده عوق میزدم میوفتادم یه گوشه الان دیگه بهترم چند روز پیش هم با کمک شوهر خونه رو تمیز کردیم 

۲۴ 

چقدر زود باردار شدی آخه 

اوایل میذاشت الان ۲ساله نمیزاره،

من راهم دوره زیاد میمونم ،۱۴ساله غریبم،هنوز عادت نکردم،

قربونت برم تنشون سالم باشه بزار ما یک سال ببینیمشون،

اونام میان؟

وای این حالت تهوع خیلی بده 

من نه چیزی می پختم نه چیزی می خوردم

باریکلا به شوهر،ممنون گلم خداکنه،من دخترمو میبرم بعد میام پسرم میبرم پیاده ها،نردیکه ولی تا اونجا ارز وحشتناک ،یعنی با جون آخر میرم،هرچی میگم ماشینو بده یا خودت ببر به بار،اصلا انگار واسه من یزید شده،

درد شوهرت چیه چرا این کارها رو میکنه شاید از بارداریت ناراحته 

چقدر شبیه هم هستیم!! منم ۱۴ ساله ازدواج کردم و تنهام البته خانواده شوهرم هستن ولی خودم اینجا کسی رو ندارم، ۳ تا یچه دارم و تو همه ی بارداری هام حسرت دخترایی رو خوردم که مادرشون براشون ویارونه میپزه😢 اونا نهایتا سالی یک بار میان ۲,۳ روز هم بیشتر نمیمونن چون شوهرم خیلی بدرفتاری و بی محلی میکنه زود میرن 😢

خداحفظشون کنه،منم دوتا دارم،دخترم ۱۱سالشه،پسرم ده سال

پس من انگار کلاس اوله،هنوز واسه نوشتن بهونه میاره،کنده،،با وجود اینهمه مشکل توی زندگیم ولی بزگترین دغدغه ی زندگیم اینه که پسرم بتونه خودش تکالیفشو انجام بده و اذیتم نکنه،

ماهم ۱۲ ساعت باهم فاصله داریم ولی خوب شوهر بی انصافم فقط به فکر خودش و خانوادشه