بچه ها شوهر من نزدیک ۴۰ سالشه و من ۲۴ سالمه ن مو داره ن قیافه هیچی ی آدم خیلی بد . اخلاق هم صفر قهر کنم اونم قهر میکنه مثلاً سر یک موضوع ک مخفی کاری میکرد و انگار من غریبه بودم بهم دروغ گفت باهاش حرف نزدم و اونم بدتر از من رفت تو ی اتاق دیگه سه شبه اونجا میخوابه و به جای اینکه بگه از چی ناراحتی از دلم در بیاره بدتر از من قهر کرده این ب کنار مدام اعتماد به نفس منو ازم میگیره مثلا لباس خوشگل بپوشم یا آرایش کنم مسخرم میکنه به حالت مسخره میگه سی ای انگار مثلا یک چیز زشت دیده خیلی ناراحت میشم اصلا شعور نداره خاک تو سرش کنم کنارش خیلی ناراحتم هزاران حرف تو این سه سال بهم زده همش تو دلم شده درد 😔 یک دفعه گفت من خیلی بد شانسم منم گفتم منم همینطور با اینکه اصلا منظورش نمیدونستم یه دفه گفت تو که خیلی خوش شانسی آدمی مثل من تورو گرفته فکر میکنه خیلی خوبه اگه ببینینش فقط خودکشی میکنین که چرا اینقدر اعتماد به نفس داره در کنارش واقعا انگار من دخترشم همه وقتی میرم بیرون نگامون میکنن اون پیش خودش فکر میکنه که بقیه میگن این مرده چ خوشتیپه چرا اینو گرفته
عمری ک اجل در عقبش میتازد هرکس که غم و غصه خورد میبازد پس غصه و اندوه چرا ای عاقل دنیا ب دمی دنیا کار تو را میسازد & زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست &هرکسی را محرم اسرار و تنهایی ندان سایه همراه تو میآید ولی همراه نیست.&گوش خر کوتاه کردی اسب شد آیا مگر؟جان من ذاتیست بعضی ویژگی های بشر