2777
2789
عنوان

کی و کجا برای بار اول برخلاف میل شوهرتون عمل کردین

| مشاهده متن کامل بحث + 624 بازدید | 55 پست
من کلا ندیده گرفته شدمبخدا چندسال حتی ی لباس خوب نپوشیدمآخرش انقد ادیتم کرد صدام درومد.اومد بمن گفت ...

خوبی هم می‌کنی کمی تقاضای خوبی کن شما خودت مقصریم چند ساله صدات در نیومده به تیکه لباس نخری خیلی اشتباه کردی عزیزم کسی نگفته خوبی می‌کنی خفه خونم بگیری که زندگیتو تلخ نکن به نظرم من هر وقت ماساژش میدم میگم پولشو بیده 😀

خوبی هم می‌کنی کمی تقاضای خوبی کن شما خودت مقصریم چند ساله صدات در نیومده به تیکه لباس نخری خیلی اشت ...

من دلم‌میسوخت براش

الان برا من قیافه گرفته تو زن زندگی نیستی

مادرشم بهم گفت تو بی‌عرضه ای.حتما خیلی ولخرجی ک نمیتونی پولات جم کنی

بعدش ب خودم اومدم

زندگی بهم ثابت کردهیچ چیز از هیچ کس بعید نیست🥺💔😓

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من دقیقا ۱۱ آبان ماه پیش بعد از یکسال رفتم سالن ک موهامو امبره روسی بزنم رنگ روشن  تمام دکلره و پر .... 

به شوهرم از دو ماه قبل گفته بودم که من وقت دارم و باید دیگه برم چون خیلی نامرتب شده بودم و تو باید پول بهم بدی .... 

اونم گفت من فعلا پول ندارم پولامو لازم دارم ...

منم گفتم پس کار من چی... دو روز کارم طول میکشع گفت اصلا نمیخام بری ....

منم گفتم نخیر من باید برم چون خیلی خود خاه تشریف داره و همش به فکر خودشه ...

منم شب قبل از رفتن بهش گفتم ک پس نهارمونو تو سفارش بده حالا که دیگه پول نداری اونم قبول کرد و گفت باشع نهارتون با من در ضمن فقط من بودم و دوستمو و دستیارش .... ی وقت فکر نکنین ی ارتش آدمم می‌خواسته نهار بده ...

رفت و گذشت تا اینکه شد ساعت ۴ بعد از ظهر و منم گفتم که برامون غذا بگیر اونم تا ۴ و نیم گرفت و با اسنپ فود فرستاد ...

گذشت و من اومدم خونه و مریض شده بودم هم پریود شدم هم سرما خوردم 

آقا اومدم گفت از وقتی رفتی سالن عوض شدی ...منم گفتم اینطور نیست من مریضم شروع کرد به بهانه گرفتن و گیر دادن حتی بهم حمله کرد و چیزی سمتم پرت کرد و خاست منو بزنه ....

منم از همون روز به خودم قول دادم که دیگه تو خرج خونه هیچ کمکی بهش نکنم تمام پولامو از اون روز به بعد صرف روتین پوستی و موهام کردم و خیلیم از این بابت خوشحالم

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

من دقیقا ۱۱ آبان ماه پیش بعد از یکسال رفتم سالن ک موهامو امبره روسی بزنم رنگ روشن تمام دکلره و پر . ...

عین من.

بخدا این خرجا دیده نمیشه.

الان میبینه ی مقدار از حقوقم خرچ خودم‌میکنم میسوزه.میخاد قسط درست کنه برام

زندگی بهم ثابت کردهیچ چیز از هیچ کس بعید نیست🥺💔😓
من دقیقا ۱۱ آبان ماه پیش بعد از یکسال رفتم سالن ک موهامو امبره روسی بزنم رنگ روشن تمام دکلره و پر . ...

بنطرم تو زندگی همه آدما یک روز هست

که دیگه بعد اون‌روز ادم‌سابق نشدن

زندگی بهم ثابت کردهیچ چیز از هیچ کس بعید نیست🥺💔😓
به نظر من و طبق تجربه ی خودم درین حد طرفو ادم حساب نکردن خوب نیست و ممکنه تا اخر عمر یادش نره وکینه ...

ببین از قبلش منو میشناخت و میدونست خیلی اهل سفرم

خودش خیلی سرش توی کار شلوغه و واقعا وقت سفر باهم‌رو نداریم فقط سفر کاری میریم 

باهاش شرط کرده بودم سفرهام رو تو چارچوب اخلاقی میزم مشکل نداشت

یهو نظرش عوض بشه من قبول نمیکنم

مردی برای تمام فصول؛ الهام‌گرفته از شخصیت سر توماس مور. کسی که آرمانش را خودش انتخاب می‌کند و هیچ تهدید، وسوسه یا فشار اجتماعی او را از مسیرش منحرف نمی‌کند

من دلم‌میسوخت براشالان برا من قیافه گرفته تو زن زندگی نیستیمادرشم بهم گفت تو بی‌عرضه ای.حتما خیلی ول ...

🥲🥲الهی بگردم بدترین کلمه تو زن زندگی نیستی از این به بعد سیاست و نشون بده زرنگ باش بدونه جنگ و اعصاب ریلکس هرکسی هم چیزی گفت انگار اصلا نگفته و نشنیدی

🥲🥲الهی بگردم بدترین کلمه تو زن زندگی نیستی از این به بعد سیاست و نشون بده زرنگ باش بدونه جنگ و اعص ...


الانم پشتشو به همه‌مون کرده خابید بدون شام

زندگی بهم ثابت کردهیچ چیز از هیچ کس بعید نیست🥺💔😓
عین من.بخدا این خرجا دیده نمیشه.الان میبینه ی مقدار از حقوقم خرچ خودم‌میکنم میسوزه.میخاد قسط درست کن ...

اره از بس از پولام جنس و خوارو باروهمه چی گرفتم هنوز نفهمیده که دیگه خرجی در کار نیست یکی یکی ک تموم شد بعد دوزاریش جا میافته....

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

بنطرم تو زندگی همه آدما یک روز هستکه دیگه بعد اون‌روز ادم‌سابق نشدن

اره بنظر منم خیلی درسته حرفت ...من واقعا دیگه نمیخام باج ب شغال بدم

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز