ما از اول ازدواجمون گفتیم سه روز از هفته رو کمکی بگیریم و باقی کارها رو بین خودمون تقسیم کنیم
ولی همسرم از کارهای خودش فرار میکنه
روزی که آشپزی با اون هست انقدر دور خودش میپیچه تا زمان تلف بشه و از بیرون سفارش بده
ولی روزی که نوبت از قبل از اینکه خودم تصمیم بگیرم چی بپزم میگه هوس چه غذایی کرده
یا حتی در مورد بچهها اصل زحمت بچهها گردن منه با وجود اینکه اون بچه میخواست نه من ( بابت این قضاوتم نکنید من الان بچههام رو خیلی دوست دارم)
مثلاً همین دیروز بچههام با هم مریض شده بودن و من مجبور شدم سرکار نرم و بچهها رو تنهایی ببرم دکتر که خودتون میدونید چقدر سخته
ولی اون اصلاً به روی خودش نیاورد
دوباره امروز هم من خودم از سردرد و سرگیجه داشتم میمردم و خب یه روز تعطیل رو ازش توقع داشتم بهم رسیدگی کنه
ولی رفت خونه مامانش چون مامانش وانمود کرد که حالش خوب نیست
الان هم من توقع داشتم بگه من ساعت میذارم داروی بچهها رو بدم تو بخواب ولی بیتوجه گرفت خوابید