میرم به این هوا حرف بزنم که وسطش عشقی علاقه ای چیزی به وجود میاد همیشه آخرش هیچی به هیچی ، هی خاستگارم میپرسه سالمی نمیدونم مامان بابات مریضی ندارن و ارثی مریضی ندارید نمیدونم خودت الان قرص خاصی نمیخوری .... نمیگم کارش اشتباهه ولی اصلا عشق و علاقه ای نیست حیف ... انگار اومده ماشین بخره
سر قدمم یه جور حرف میزد انگار کوتاهم