اصلا هم پشیمون نیستم
به دلایل زیادی دوساله عقدیم میشه گفت بیشتر بخاطر شوهرم دوسال عقد موندیم
عید عروسیمه
من به شدت ادم تنهایی بودم تو دوران کرونا ۶ماه از خونه بیرون نرفتم شاید براتون عجیب باشه🤦♀️
میشد یک هفته حتی تو حیاطمونم نمیرفتم
تا اینکه سنتی نامزدکردم
و عاشقش شدم و هیچوقتم حاضر نیستم جدا بشم ولی
شوهرم باعث شد من از این حصاری که براخودم کشیده بودم بیرون بیام
یکسال اول هرطوری که میشد حتی سیل میمومد بخاطر ۱۰دقیقه بیرون میرفتیم روزی ۳ ۴ ساعت باهم بودیم سر ظهر ساعت۱میومد دنبالم منم به شدت خانواده ی سختگیری دارم البته هیچوقت اجازه شب بیرون رفتنو باشوهرم ندارم
بااینکه کلی باهام دعوا میکردن بابام اذیتم میکرد بخاطر شوهرم بجون میخریدم
بعد یسال اون دیگه شوق قبل رو نداشت براش عادی شد
ولی من چی؟من وابستگیم زیادتر عادت کردم دیگه تو خونه موندن برام سخت بود ولی اون منو درک نکرد همش توقع داره من اونو درک کنم
جدیدا شدم مثل خودش دیگه نه زنگ میزنم نه پیام میدم ولی اونه که میاد سمت من همش میگه مثل قبل نیستی فلانی برام مهم نیست
امروز تعطیل بود کارم نداشت ۱گفتم بریم ناهار اینقد لفتش داد شد ساعت۳ ساعت ۳هم سرامیک کار رفت رو خونمون نشد بیاد از اون طرف ۵رف
ولی با کمال پرویی ۶گفت بیام گفتم نه هرچی زنگ زد پیام داد نرفتم الان پیاماشو پاک کرده😂
من فقط شدم مثل خودش ولی توقع نداره مثل خودش باشم حتی خودشم تحمل رفتارایه خودشو نداره
هیچکدوممونم بچه نیستم خیانتیم نیست ولی خیلی صبوری کردم بارها بهش گفتم ولی بهونه های الکی منم عوض شدم