چرا ا وقتی خودت تمکن مالی داری اینجور ازدواج کردی کاری به طرفت ندارم چرا هیچی نخواستی ارزش خودت رو آوردی پایین فکر کردی کسی قدر میدونه
بدتر فکر میکنه کی بوده شما توقعی نکردی
زن خرج ندار ارج هم نداره تا خرج نکنه دلش نمی سوزه برای زندگیش
من جات باشم این مبل رو میگم پدرم بده طلا برام یواشکی خونه بابام نگه میداشتم تو زندگی این مرد که قدر مبل 110تومنی نمیدانه نمیبردم هر چی بردی سیاهه بگیر حق فروشم نداره اصلا جان باشم رو زمین میرم میشینم میگم مبل رو تو بخر اصلا سرویس چوب با پسر هست که طبق سلیقه خودش باشه
میخواد کار پدرت وپولس وجهار تو رو بی ارزش کنه میزنه تو سر مال
گوش نکنی خودت بعدا به حرفم تو زندگی میرسی