ولی نگفتم که بخاطر منطقه تون پدرم ناراصیه
گفتم بخاطر طلاق هاتونو حرکت مادرت بابت نامزدی خانوادم مخالغن
اونم گفت پس به داداشت که دکتره بگو برات یه کیس خوب پیداکنه حالاکه ما به شما نمیخوزیم
و گفت بزار بیام باپدرت صحبت کنم خب پدر من ادم بی متطقی بود و من جرات نکردم بیاد تا پدرم حرف بزنه
و این شد که نامزذمم افتاد رو دور لج و گفت وسبله ها رو پس بفزست و منم بعد یه هفته صبر کردن همینکارو کردم
به هفته نکشید که نامزدم شروع کرد غلط کردم و خانوادم گفتن منم انجام دادمو هیچکی تو برای من نمیشی و..
حدود دوهفته باهم بودیم و سر یه رفتازش کات کردم
خب ازونجایی که همکار بودیم هروز چشم تو چشم میشدیم
بعد سه ماه کات کردن اومد و گفت اقا من تورو میخوام هیچکی تو برام نمیشی.حتی دوبارم رفتم خواستگاری ببینم میشه فراموشت کرد که نتونستم
من میخوامت حتی اگه خانواده ها رضایت ندن و نیان محضر