ده سال پیش همسر من با یک خانمی در حد چند تا پیام صحبت کرده بود که خدا رحم کرد و من فهمیدم و خودشم پشیمون شد و حق طلاق رو بهم داد و .....نبخشیدم ولی سعی کردم فراموش کنم از دیروز یادم افتاده نکنه شوهر من از اونا باشه که دلش میخواد همسرش باشه ولی یک دوست دخترم داشته باشه برای عشق و حالش ازش پرسیدم تو از اون ادم هایی هستی که دوست داری همسرت باشه و دوستشم داری ولی یک دوست دخترم داشته باشی خیلی راحت گفت ده سال پیش افکارم اینطور بود ولی بعد اون اتفاق تلنگر خوردم که اگر زندگیم خراب میشد چی و اصلا اینطوری دیگه فکر نمیکنم و جلو نفسم بد رو میگیرم و تمرکزم رو زندگیمه .من از صبح تا الان ناراحتم مگر من چه مشکلی داشتم که افکار شوهرم اینطور بوده همین طور ناراحتم به نظرتون بهش اطمینان کنم و بچسبم به زندگیم یا نمیدونم خیلی دل شکسته ام
همینکه صادقانه بهت جواب داده یه پوئن مثبت محسوب میشه
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین. از زمانی که وارد نی نی سایت میشم همینطوری دونه به دونه پشم.ام کنده میشه تا زمانی که خارج میشم واسه خودم راحت اپیلاسیون میشم😁کاشکی همه اتفاق های دنیاااا باب دل آدم بوددد.....میشه واسه ظهور امام زمان یه دونه صلوات بفرستی اللهم عجل لولیک الفرج. خدایا شکرت
کاملاً حق داری دلگیر باشین ولی اون چیزی که امروز اذیتتون میکنه واقعیت الان شوهرت نیست، یادآوری یک زخم قدیمیه. آدمی که ده سال پیش اشتباه کرده، امروز همون آدم نیست خودش هم گفته که تلنگر خورده و مسیرش رو تغییر داده. تو هیچ مشکلی نداشتی که اون افکار رو داشته باشه، مشکل از خامی و ناپختگی اون دورهٔ خودش بوده. الان مهم اینه ببینی رفتار امروز زندگیت چه چیزیو ثابت میکنه، نه سایهٔ گذشته رو. اگر مردت امروز پای زندگیه، تلاش میکنه و ثابت قدمه، میشه اعتماد کرد و چسبید به همین چیزی که ساختید.
از من میشنوی با این افکار و سوال و جواب کردن ها زندگیتو خراب نکن، اینطوری هنوز توی ده سال پیشی، ولش کنه، خدا رو شکر همه چیز تموم شده و شوهرتون سرگرم شما و زندگیشه، چی میخوای دیگه؟ اینطوری اگر فکر کنی افسرده میشی، شاد باش و زندگی کن