رابطه منو اونا هم اصلا خوب نیست نمدونم چراهروقت از شهرستان میاد پا میشه میاد خونه ما خونه دختراش نمیره اینم بگم داماداشونو پشم حساب نمیکنه یعنی بحث خجالت نیست ..نمیدونم خسته شدم دیگه روز دوم پریودیمه یپام توالته یپام خدمات رسانی ب اینا... بار اولشم نیست هر ماه یا دوماه میان ب هوای مریضی و ...واسه اونایی ک میگن فرض کن مادر خودت میاد .. بگم ک مادر من مگر دعوتش کنم ک بیادوگرنه اصلا...
هعی خدا خستم 😭😭😭
باش دورت بگردم غصه نخور ازشون کمک بگیرید ازشون مادرشوهرت و شوهرت
واییی درکت میکنم
ی جوری ب شوعرت بگو
من سالهاست اوضاعم اینه و هرچند به گوششون رسوندم ولی بازم میان بی عزت نفسا
خانواده همسر منم اوایل ازدواج اینجوری بودن ولی کم کم شکر خدا دلشون قطع شد از خونم😁
عزیزم بخاطر شوهرت بهشون احترام بزار
ای بابا:( ولی به خاطر همسرت تحمل کن.
منم از مهمونی که بخواد شب بمونه و مهمون راه دور باشه خیلیییی خسته میشم. واقعا تحملش رو ندارم که خلوت و تنهایی و حریم خصوصی م روزهای متوالی از هم بپاشه.
اینقد سخت نگیر
من به خاطر این موارد خونمو عوض نمیکنم ...
سختهههههههههه خیلی سختههههه....
خدا کنه زود تر برن از خونت
اگه کمکت نمیکنن خودت با مهربونی ازشون کمک بخواه مثلا مادر جون بی زحمت برنج میذاری
دعا بنویس😂😂
