دقیقا این اتفاق برای من افتاد همه از من توقع داشتن موقع خوشی وشادی یاد من نبودن ولی موقع درد وغم و گرفتاری یاد من می‌افتادند من هیچ توقعی نداشتم ازشون ولی دیگه خسته شدم باهاشون قطع ارتباط کردم سرم به زندگی خودمه به خاطر خواهر وبرادرای بی ملاحظه ضعف اعصاب گرفتم چند تا مریضی گرفتم
مهارت های زندگی رو یاد بگیر خودت یا زیر نظر یه روان شناس خوب
خود شناسی، اعتماد به نفس، ارتباط موثر، هنر نه گفتن ، هنر مذاکره و حل تعارض
مدیریت استرس، افسردگی و اضطراب و حل مسئله
اینها رو یاد بگیری در موقعیت مناسب درست رفتار میکنی و کسی به خودش اجازه سواستفاده و توقع و ... نداره در ضمن یا احترام بقیه رو به رو میشی
نوع ارتباطت با خونوادت یک مسئله شخصیه
ولی اگه میتونی جای خانواده همسرت و بقیه از ایراداتشون نگو
خیلی حسادت میکن
من دیر فهمیدم
والا منم چیزی بهش نشون نمیدم حوصله ندارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
