عزیزم به نظرم بیشتر شمایی که ساز ناکوک زندگیتون هستی.
چقدر گیر می دی . از نوشته های خودت کاملا مشخصه سوزنت زود به زود بهش گیر می کنه و وقتی هم گیر می کنه به پرز روی لباسش هم گیر می دی.
اگه می خوای زندگیت رو باهاش ادامه بدی که باید چشمتو رو خیلی چیزای اینچنینی ببندی و گذشت داشته باشی . البته که به همون میزان هم ایشون باید مراعات کنه. دست رو حساسیتهای شما کمتر بذاره و با تفکر بیشتری زندگی رو پیش ببره.
اما اگه روالتون همینه که این زندگی نمیشه و جهنمی بیش نیست با این حجم از مغایرت و مخالفت و گیر دادن و...
حالا که تفریحش قهوست تا حد تعادل چه اشکال داره ؟
اینم بگم با توصیفاتی که از عدم کنترل خشم و انفجاری شوهرت گفتی ، قهوه خطرناکه بیش از حدش. خدای نکرده ترکیبش با بحث و جدلهای روانی که زیاد دارید می تونه پیامدش سکته باشه دور از جون.