فک میکردم بچه ها با دعا ب دنیا میان
یا عروسکها دور از چشم ما حرف میزنن
نمیدونم تینکربل دیدید یا ن اون رف پیش ی دختری
دختره ی خونه کوچیک براش درست کرده بود با قوطی چای و داخلشو با وسیله های مینی و کوچولو چیده بود
همیشه میرفتیم خونه مامان بزرگم در تلاش بودم ی خونه اون مدلی درست کنم بزار حیاط ی پری مثل تینکربل بیاد توش😂😭 خیلی هم بهش باور داشتم از صمیم قلب..