اخه من باهاش کاری ندارم انگارخواهر شوهر عیدی برام اوردن عید اومده تو خونه بابام باهام بحث میکنه تو چ ...
ولش کن بابا یا کلا بی خیالش شو یا یاد بگیر در لحظه جواب بدی و بسوزونیش منکه بلد نیستم استعداد جواب دادن ندارم بعد حال خودمو و همسرمو خراب میکنم که شدیداً اشنباهه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من همسرم از همه نظر عالی و با شخصیت و با شعور و جنتلمنه ولی همیشه دعوا و بحث مون سر خونواده آشغالشه ...
دقیقا شوهر منم طرف من اگه طرف من نبود دق میکردم
بنظرم باید محل ندی تا خفه شن من محل نمیدم ب جاریم اصلا حتی پاکشا نکرد مارو ولی گلایه میکنه تو جرا زنگ نمیزنی عمل کردم نیومد پیشم ولی اومده خونه بابام تو بهترین روز زندگیم باهام بحث میکنه میگه تو جرا زنگ تمیزنی به من ببین چقدر پرو
جالبه شوهرمم کار اون برادرشو انجام میده بجای اینک با ما خوب باشن برعکس محل نمیده همسرمم گفت اخرین کا ...
ادم ازهمین میسوزه برای ساخت خونشون مونده بودن شوهرم کلی پول بهشون داد چندسالپیش زمان مجردی تا تموم کنن خونشون بعد جندسال میگه پول بهمدادن اونم پولی که میشد دوتا ماشین باهاش گرفت بعد چندسال بی ارزش شد دیگ نمیشد یه لباسشویی بگیری باهاش الان اصلا اسمشنیستکهشوهرمکمک کرد بهشون چپ میرن راست میرن میگنبازحمت ما خونه ساختیم حالا ما برای پنحاه میلیون کمک خواستیم ازشون ندادن چون شوهرم متاهل شده دشمن شدن باهاش
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "