آره اونم به اصرار مادرم که میگه توروخدا بیا دلم برات تنگ میشه پشت گوشی گریه کرد پا شدم اومدم میگه دو روز بمون پیشم گفتم باشه
خیلی خونه خودمو دوس دارم
میدونی چیه از بس تمام عمر در حال کار بودم الان این تنهایی و وقت آزاد خیلی بهم میچسبه میشینم تو اتاقم مطالعه میکنم ورزش میکنم فیلم میبینم انگار تازه زندگی برام شروع شده واسم خیلی تازگی داره