...
من چند سال پیش ک با شوهرم ازدواج کردم سی سالم بود و پسر شوهرم(اسمشو میزارم دانیال)چهارده ساله بود
من از پس انداز مجردی خودمم خرج دانیال میکردم ،لقمه از دهن خودم میگرفتم براش،قسمتای خوب غذا رو ب اون میدادم,میرفتم خرید اول برای اون خرید میکردم ،ب شوهرم میگفتم هرچی برای من خریدی حتما حتما برای دانیال م ی چی بخرو بیشتر از قبل بش محبت کن و...و...
ولی اون بدش میومد من خرج کنم،و حسادت میکرد شوهرم برام خرج کنه یا محبت کنه