عاشق یکی شدم برای اولین بار ی حس عجیب رو تجربه کردم...
میدونستم پسره با هیچکس نیست ولی از اینکه تو قلبش کسی هست یا نه بیخبر بودم
ی شب ک خیلی حالم بد بود تصمیم گرفتم با دوستم درد و دل کنم بگم که عاشق شدم
تا شروع کردم به توضیح دادنش گفت منممم عاشق شدم حالم خیلی بده
ی لحظه شک کردم حسم گفت نکنه اینم عاشق همون شده! عقب کشیدم و با مسخره بازی و...گفتم دیوونه شوخی میکردم و..تا ببینم اون چی میگه
گفت عاشق کسی شدم که اون عاشق کس دیگست!
و کلی حالش بد بود و از حال بدش گفت
ترسیده بودم حسم همش میگفت نکنه اینی باشه که من میخوام...
گفتم آیدیشو بفرست ببینم کیه
گفت میفرستم
در این فاصله خدارو التماس میکردم اون نباشه انگار خون توی رگام خشک شده بود...
فرستاد!
همون بود💔
دنیا روی سرم آوار شد...
غیرقابل وصف بود حال اون لحظم
اما مجبور بودم عادی رفتار کنم و دلداری بدمش...
و نزارم بفهمه منم همون پسر رو دوست دارم و دردش دو چندان بشه
توی ی شب فهمیدم هم دوستم اونو دوست داره هم اون عاشق یکی دیگست..💔
اما کی؟!
فهمیدیم ی دوستی داریم دورادور عاشق اونه پسره.. (دختره پسره رو نمیخواد)
3 روزه فهمیدم ی دختر دیگه که همشهری پسره ست هم اینو دوست داره و شب و روز نداره دختره بخاطرش..
دختره برای عشقم آهنگای غمگین میخونه💔
آهنگاشو کلیپاشو پیدا کردم فوق العاده صداش قشنگه وقتی میخوام از صداش لذت ببرم یادم ميفته اون اینارو برای عشقم با اون حال بدش خونده..💔 غم به سلول به سلول وجودم نفوذ میکنه..
همیشه توی دلم میمونه،هیچوقت نمیفهمه خواب نداشتم بخاطرش..💔