سال اول زندگی به شوهرتون اگه پول لازم باشه میدین

خب اونجوری ام نیست تو خونه ی اون زندگی کنن بچه هام که .من رهن کامل یک خونه رو از خودم گذاشتم یعنی خونه ای که میخاست خودش بگیره ۵ ۶ ملیون اجاره بده من رهن کامل کردم که اون فشار کم تر بیاد بهش چون داره خرج بچه هارو میده و یکی دوبار ماشینش خراب شده ۱۵  ملیون هر دفعه بهش دادم دیگه بهم پس نداده گفته جور نمیشه یا وقتی ازش پول میخام برام بریزه که لازم دارم قطره قطره میده مثلا ۲۰۰ هزار تومن میده کلا بعد ده بار میپرسه چیکار کردی چند بارم بهش گفتم به فکر پس انداز باش که من سال دیگه پول ندارم برای رهن خونه اضافه کنم کمکت کنم ولی اصلا بفکر نییت و همش میگه حالا امروز که زنده ایم فردا رو خدا کریمه و منو دست به سر میکنه برای همین میترسم این پول رو هم فنا بده چون تا الان ک شناختمش ادمی نیست که اگر فنا بده این پول رو هم بفکر باشه 

دوتا بچه ۴ ۵ ساله ان خرج زیادی ندارن که لباس که تا الان اصلا براشون نخریده  فقط خورد خوراک خونه که مال این دوتا بچه نهایت سه ملیون رو هم بشه یا نشه که عوضش من ۱۲۰ ملیون پول بابت رهن کردن خونه بهش دادم  دیگه هیجی ندارم 

همیشه ام منت میکنه یعنی خیلی خرجای بچه ها رو اصلا فراموش کردم با مجبورم انجام ندم اصلا که یه وقت نگه چرا فلان خرج رو براشون میکنی یعنی اونحور که باید هم خرج نمیکنه برا بچه ها 

آها من بهش گفتم میخوای بخری میدم به این شرط که خودمون تو حیاط یا انباری خودمون نگه داریم ولی میگه نه ببرم خونه مادرم بزارم که میترسم همین جوری بشه و بعدا بگن بره ها رو دزدیدن یا مردن یا ...و یه جوری پولو حیف کنه 

میوه فروشی دارن میخواد پول کاه و گندم و اینا نده و ضایعات روز مغازه رو برای خوراک دام ها بدن 

این از اول میدونست خب چون مغازه داشتم جمع کردم فروختم همه رو میدونه پنهانی نبوده همون اولم خیلی طعنه میزد که آره تا فروختی سریع بردی خوابوندی تو حساب و یک تعارف نکردی که منم نظر بدم که با پولت چیکار بکنی منم بهش گفتم همینم اگر نمیخوابوندم توی حساب الان خرج میشد و بی پول میموندم و حد اقل میدونم اگر آدم واجب بود مریضی چیزی شدن بجه ها یه پولی هست که خیالم راحت باشه 

میگم که اونجوری که باید خرج نمیکنه برا بچه ها که کلا یه خورد خوراک گردنشه وگرنه خونه خودم رهن کردم اون عوضش اجاره نمیده کلا بچه ها براش ماهی دویا سه تومن کم تر خرج دارن فقط خوراک و غذا وگرنه تو این یک سال ازدواجمون یه دونه لباس هم برا بچه ها نخریده و اکثر با همین سود پوله خریدم یا پدر مادرم به بهانه تولد و روز دختر برا بچه هام لباسی چیزی خریدن یا مثلا دخترم دوماهه دندون درده نمیبره دکتر که دندونش رو درست کنن آره اگر همه خرج های بچه هارو انجام میداد منم الان کمکش میکردم .چند بار بهش دادم پس نداده الان حتی همین ۱ ملیون سود رو هم گاهی میگه چیکار میکنی بده خودم هر چی میخای بگو تا بخرم نمیخاد حتی همین یک ملیون هم دست من بیاد و یه جورایی احساس میکنم از قصد اینجوری میکنه تا پولو بهش بدم و تا اخر محتاج اون بشم که خب میترسم دیگه 

به اسم خودم نوشتم تو این چیزا هواسم جمعه .صیغه ۹۹ ساله زدیم و داخلص کلی شرایط مثل عقد داعم زدیم تا خرج همین دوتا بچه رو هم زدیم که باید خرج خونه و اینا رو انجام بده همه رو ۱۴ سکه ام مهریه زدم . چند بارم گفته برای پول بهش گفتم الان که خوانوادت راضی هستن و اینا عقد رسمی بکنیم بعد توقع داشته باش کل حسابمو خالی کنم بدم بهت