خانومایی که میگید چرا مامانم اقدام قانونی نداشت بابای من ی روانی به تمام معنا بود که سر کوچیک ترین چیز میخواست مارو با چاقو بکشه و مامانم بخاطر ما میترسید کاری کپه
ای بابا
همه یه طرف عمت یه طرف ک زن برا داداشش جور کرده بگو ک الان بدبخته خودش😐
درکت میکنم عزیزم🥲
الان چیشد؟ هنوز زنه هست؟ جدا شدید از بابات؟
بعدش باباهه پرتشون میکنه بیرون ازخونه فک کردی میگه عه هزیزم ببخشید چون تعهد تو کلانتری دادم دیگه نمیزنمت وقتی پای شکایت باز بشه مردا پروترهم میشن
من کسیو ندیدم با شکایت درست شه اکثرا بدتر میفتن لج و لحبازب
بگو بقیه اشو
عمه چه مرضی داشته اینکارو کرده کینه داره
گذشت شوهر اون زن هم نفهمید باور نمیکرد انقدر عاشق زنش بود و پخمه بود باور نمیکرد مامان با فامیلا گفته بود به مامان بابای پدرم اما اونا هم گفتن همین که خرجی تو و بچه ات و میده کافیه مگه میخواد اون زن بیاد جا تورو بگیره اون خودش شوهر داره نترس اونا به هیچ عنوان کمکمون نکردن ما هیچکس رو جز خدا نداشتیم بابام روز ب روز پرو تر میشد همه چیزش شده بود اون زن اسمشو تتو زد رو دستش حتی روزی نبود بابام با مامانم دعوا نکنه روزی نبود که ما بدون گریه بخوابیم و کتک
خدا لعنت کنه زنهایی ک راحت خیانت میکنن
و مردایی ک ظلم میکنن
لایک لطفا
اسی بگو دیگه الان تهش چیشد میخوام ببینم کلیداسرار شد یا نهههه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
