من پسرمو وقتی ۲۴ سالم بود بدنیا آوردم ، خودم دیگه قصد بارداری ندارم ولی شوهرم داره دیوونه ام میکنه از همون اول میگفت یکی دیگه بیاریم من زیر بار نرفتم ، الان دیگه زیادی میگه هی واسم دلیل و برهان میاره که بچه بزرگ میشه تنهاست گناه داره یدونه بچه نیست ، حقیقتأ من در خودم نمیبینم دوباره مادر بشم چون احساس میکنم واسه بچه وقت نمیزارم و گناه دارن، از طرفی الان سی سالمه بخوام بچه بیارم حداقل دو سه سال طول میکشه تا اقدام کنم و حاملگی و... میشم سی و سه سال ، بنظرم تفاوت سنیم با بچه خیلی زیاد میشه بچه مادر جوون نیاز داره، تو دوراهی بدی گیر کردم از طرفی اصرار شوهرم و دلیل هایی که میاره ، از طرفی تفاوت سنی و روحیات خودم و اقتصاد که نمیدونم بتونم واسش آینده ای بسازم یا نه