اصلا اينطور نيست.
عموي من اوايل زندگيش پول خاصي نداشت. از باباي من كوچيكتر بود.
ولي با چيزاي كوچيك و ساده هم ما رو خوشحال ميكرد.
حداقل من يكي رو مثل بچه خودش دوست داشت.
شما كه تو زندگي ما نبودي كه بخوايي اينا رو ببيني.
ما هممون وضع ماليمون خوبه. نيازي به پول همديگه نداريم. من بقيه عمو هام رو هم دوست دارم. تا حالا چند بار ديدم كه چه جور تو يه سري شرايطا در كنار بابام ،اونا هم پشتم بودن. پس اينجا مشخص ميشه كه مسئله پول مطرح نيست. مسئله محبت مطرحه.
دوم اينكه عموي من اگر پول خرج ميكرد براي اينكه ما ها دوسش داشته باشيم نبود. بالا هم گفتم،خودش از ته قلبش دوست داشت خرج كنه و محبت. چون خانواده دوست و فاميل دوست بود.
به قصد و غرض ورزي پول كه خرج نميكرد. دلي بود.
ما بقي عمو هام هم شايد مثل اون خرج نكرده باشن تاحالا،ولي كمتر از همين عموم هم دوسشون ندارم. به يه اندازه.
سوم اينكه اينجا بحث خساست مطرح بود. من فقط يه مثال كوچكي از عموي عزيزم زدم.
و در اخر اينكه اصلا از حرفتون هم وايب خوبي نگرفتم. يعني چي كه عموم رو دوست داشتيم چون پول خرج ميكرد؟الحمدالله هممون دستمون به دهنمون ميرسه. هيچ كدوم از برادرا چيزي از ديگري كم ندارن. مگه هممون محتاج عموم بوديم كه شما اينجور ميگيد؟ ولي كسي كه همه محبتاش فقط بخاطر خشنودي خدا باشه،خدا محبتش رو به طور خاص تو دل بقيه قرار ميده.