همیشه میاد تمام اتفاقات محل کارو تعریف مکنه من دوست ندارم بشنوم ولی عادت کرده. میگه به تو نگم پس ب کی بگم ولی ابن نقطه ضعف من استرس میگیرم نکنه اون همکارش اسیب دیده شوهرمن اسیب ببینه یا میاد میگه فلانی ب خاطر اعتراض اخراج شد استرس این که نکنه شوهرم اعتراض کنه اخراج😑😑
منم دوست ندارم بشنوم ولی میشنوم. اخرش ازم سوال بپرسه هیچی یادم نیست🙈
اره همش توضیح میده بهم
من اینجور مواقع فقط شنونده م
خیلی خوبه که حرفاشو به شما میگه
شوهرم تا ازش نپرسم چیزی نمیگه
ولی دوست دارم همیشه بدونم از محیط کاریش
حق با شوهرته
برعکس من دوست دارم تعریف کنه حس صمیمیته بابا
شوهر من هیچی نمیگه
چقدر منی فقط استرس میندازه ب جونم
چرا همه چیز دنیا برعکسه،من عاشق اینم که شوهرم بیاد برام بگه برعکس یه کلمه حرف هم نمیزنه
گاهی
من خوشم میاد حرف بزنه از کاراش
خودم میپرسم چیکارا کرده طول روز
منم دوست ندارم
ولی آره هر روز تعریف میکنه چیشده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
