تا حالا ندیدیش از این به بعدم برات راحته
عزیزم اگه فرزندت رو دوست داری،،منطق میگه آرامشش رو بهم نزنی،،،تو حق داری خیلی زیاد،اما گناه بچه چیه؟اون حسی رو که تو داری،اون به یه زن دیگه به عنوان مادرش داره،،،یه لحظه ببینیش و بهش بگی مادرشی،،میدونی چه ضربه سنگینی میخوره،،پا رو دل خودت بزار اما روی دل بچه ت و احساسش نزار..نزار فدای خودخواهی و لج و لجبازی شما و پدرش بشه
تو اگه واقعااا بچت رو دوس داری باید خیلی هم از این موضوع خوشحال باشی که دخترت آرامش داره و اون زن رو به عنوان مادر پذیرفته
هر روز باید دعا کنی که مهر ومحبت بین اون دو نفر بیشتر بشه و دخترت احساس نکنه که ناتنی
تو هم که شوهرداری و مطمءنا شرایط نگهداری نداری
داشته باشی هم دختر بچه پیش زن بابا جاش امن تره تا پیش شوهر مادر
آخه چجوری؟من تو بدترین شرایط گیر کردم بااینکه میدونستم کل زندگیم قراره عذاب بکشم بچهام بزرگن خودشون ازپس خودشون برمیان کلی بازم موندم شوهرم منو انداخت بیرون ازخانه ولی نتونستم پابزارم رو بچها؛آخه چرااینکارو کردی دختر؟به بعدش فکرنکردی؟الانم بیخیال شو ازدور ببینش فقط؛بزار آرامش داشته باشه
عزیزم با زبون نرمش کن.اصلا دعوا و بحث نکن.با مظلوم نمایی و گریه بهش بفهمون چقدر دلتنگی پشیمونی .مردها زود نرم میشن.فقط باید زبون نرمی داشتی باشی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
