همش نق میزنه بیمارم و فلان فلان یعنی ببینید مورچه گازش بزنه میگه مریضی گرفتم و فلان انقد پیچیدش میکنه یا یکیو میبینه همش میگه من مریضم تب دارم فکر میکنه با این کارش خیلی عزیز میشه
یچیزی بهش بگی میگه تقصیر شماست مریضم کردید و...
تازه داشتیم غذا میخوردیم عمم و اینا خونمون بودن بعد داشت جلو همه از استفراغ کردنش حرف میزد
وای خدا این آدمو چکار کنیم چقد تشنه توجهه
بخدا من هزارتا مریضی دارم نمیگم مریضم یا حالم بده
ولی اون سالمه و همیشه به اون و اون میگه مریضم