من عاشق مختارنامه ام هزار و سیصد بارم بده باز میبینم کل دیالوگاشو حفظم
من پدرم فوت شدن..برای فراغ پدر و فرزند گریه میکنم
بعضی صحنه هاش آره
اره قسمته امشبش وقتی یوسف فهمید پدرش بخاطرش نابینا شده گریم گرف قسمت اخرشم گریه داره پدرشو میبینه
ولی بقیه قسمتا نه گریه نمیکنم
گریه با لرزش شانه هام و ..
گریه با سوز منظورمه
برای زلیخا دلم کبببباب میشه
نمیدونی نمیدونی...
نگاه نکردم اصلا
منم اشکم در میاد برای سختی هاو فراغی که یوسف کشید
ظلمی که بهش شد غمناکه😢
همینم مونده برا عشق زلیخا گریه کنم
من میخندم 🤣
من اونجا که تو قصر گریه میکرد و تنها شده بود و میترسید.
و اونجا که بت ها را شکست
را خیلی دوست دارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
