خدا رحمتش کنه.زنداداش منم اوایل اینجوری بود . تو خونه ۸۰ متری که بابام داده بود مینشست و بعد هی میگفت خجالت میکشم عروسمون و خاله هام بیان خونم .در حالیکه خونه باباش ۱۰۰ متری بود .یا باعث شد داداشم ماشین ۴۰۵ رو بفروشه در حالیکه باباش پراید سوار بود.
منم نامردی نکردم بهش گفتم مگه خاله و عرو ستون تو کدوم کاخ زندگی میکنند که از اینجا خجالت میکشی.آخه بابای عروسشون نظامی بود و تو خونه سازمانی زندگی میکردن