لباس و وسیله آرایشی خونه پدرم بیشتر میگرفتم
وقتی عروسی کردم همه گفتن منتظریم بری سرخونه زندگیت بیایم چیزات ببریم اونجا چقد چیز میخری البته از شوخی
اما عروسی کردم دخترم مریض شد گسی نبود پول بهمون بده یه نفر داد اونم با منت دیگه اصلا خرج نکردم فقط ضروریا که پس انداز کنم