من از بعد عروسی میترسم. میگم حالا که عقدم و مثلا عزت دارم اینه، بعدش چی میشه؟
الان مادرش زنگ میزنه بدون هیچ لهونه ای تیکه متلک بارم میکنه ، که من در حیرت میمونم بمن که اصلا کاری نداشتم باش چیزی نفتم، زنه جنی میشه یعنی؟
میره پشت سر من بدگویی میکنه پیش همسر
و ما قراره با مادرش تو ی ساختمان زندگی کنیم چون مادرش ی بار بم گفت به ابالفضل من پس م را نه به کسی میدم، نه با کسی شریک میشم نه میذارم کسی جداش کنه ازم
خود همسر که ماشالاااااا... ی کلام بش گفتم کی بریم سر زندگیمون، بهونه کرد گفت تو زبون درازی، ی ماهه هر چی زنگ زدم پیام دادم التماس کردم ، قهره و تمامش نمیکنه
کنار همه اینا بدهکاری های میلیاردی و نزول گرفتن هاش که الان مونده توش را بذار، همه اشم مال قبل عقده منه و به من نگفته ...
با این اوصاف به نظرت ادامه ازدواج باش بهتر از جدا شدنه؟