شما که دخترش هستی نباید بهت تیکه مینداخته
فکر کنم مادرت مهمون گریزه
اونم بخاطر شرایط زندگی اینطور شده..
منم بخاطر اینکه مادرم خیلی مهمون ها رو اهمیت میداد
و خودمون هیچ مهمونی نمی رفتیم..
از هرچی مهمونه بدم میاد..دست خودم نیس
فقط بهشون بروز ندادم..همش درونم مثل خوره است
بی خواب شدم از استرس مهمون های خود دعوت
وقتی‌نمی‌خوای‌بفهمی! بچه‌که به دنیا میاد نیاز داره به مادرش تا مادر بغلش نکنه آرامش نمی‌گیره با شنیدن تپش قلب مادرش احساس امنیت می‌کنه البته از‌کجا‌می‌خوای‌بفهمی‌شما‌اگه ذره ای احساس داشتی‌بچه یه روزه رو به خاطر هوست‌ول نمی‌کردی
اون بچه خیلیم کمبود داره، توو مدرسه روز مادر نیستی ،روزای جلسه همه مادرا میرن فقط اونه که هیچوقت مادرش نیس، بچه ها از مادراشون میگن اما دختر شما چیزی برای گفتن نداره، بدون تابحال چندتا از دوستاش ازش راجع به نبودن مادرش پرسیدن اینارو میگم چون میدونم و دختر مدرسه ای دارم، و اینکه هیچوقت مادری نداشته که به آغوش بگیرتش، انقدر بی تفاوتی و نمیشه درک کرد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
