2777
2789
نازی بودنش.بی مسئولیت بودنش،چندین ماه ک تاریخ عروس رو عقب مینداره این دفعه خانوادم دخالت کردن

وقتی پسرتوعقداینجوریه باعروسی قرارنیست فرقی کنه مال ماکه اینجوربودذات ادمارونمیشه عوض کرد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نازی بودنش.بی مسئولیت بودنش،چندین ماه ک تاریخ عروس رو عقب مینداره این دفعه خانوادم دخالت کردن

ببین اگه زندگیت دوست داری عروسی سبک بگیرین خرج عروسیتون بذارین برای خونه یا ماشین یا طلا.دیگه الان گنج قارون هم داشته باشی ازپس هزینه ها برنمیایی

ما تماااام دعواهامون رو قبل از عقد کردیم ، دو ماه هم فقط عقد بودیم رفتیم خونه خودمون. دو ماه عقد هم فقط دو هفته پیش هم بودیم از هم دور بودیم. 

خوب بود

پدر و مادرمون اصلا دخالتی نکردن توی هیچ زمینه ای

تنها مشکلش این بود که همه کارا رو خودمون دست تنها انجام دادیم چون نخواستیم بقیه دخالت کنن 😁

اول اینکه ازدواجتو نگه دار بعد 25سالگیت خواستگارم داشتی چشم بسته مثل من نگو بلهههههجلوتر از خودش خان ...

دوستم میگه نمیشه شناخت چون طرف خودشو خوب نشون میده اوایل اصلا نمیدونم چ معیاری رو در نظر بگیرم و چجوری بسنجم طرفو!

من از آشنایی تا عروسیم کلا ۵ ماه بود یه ماه هم دوران عقدم بود با خودش دعوا نداشتم اما فرهنگ خانواده ها با هم فرق می‌کرد و من همش خودخوری میکردم ولی از اونجایی که درون‌گرا بودم هیچی بروز نمی‌دادم 

انشالله منم مادر یه فرزند صالح و سالم و زیبا و باهوش میشم میشه برام دعا کنین دوستان 

عزیزم میدونم حتما الان ناراحتی … کلا ازدواجای ایرانی انگار ازدواج با یه فامیله و این سختش میکنه…

من تجربه خودم رو میگم و راضیم جدا 

من هیچ وقت دنبال این نبودم همسرم مدام احوالپرس خانوادم بشه یا ارتباط صمیمی بگیره حتی بیشتر تلاش میکنم روابطش با خانوادم دور و رسمی بمونه … با اینکه هم خانوادم هم همسرم آدمای خوب و‌با فرهنگین ولی صمیمیت توقع ایجاد میکنه… ازونطرف خودمم با خانواده همسرم رسمی ام … و اینطوری دلخوری ایجاد نمیشه… من جز این برام جوابگو نمیشد چون خانواده همسرم آدمای خوبی هستن ولی به شدت یکطرفه توقعات سنگین و کنجکاوی بیش از حد دارن…

من حتی کوچکترین توقعی هم ازشون ندارم حتی کادوهای جشنمونم با اینکه وضع مالیشون واقعا خوبه همسرم خرید داد بهشون که بهمون بدن چون معتقدن پسر باید ساپورتشون کنه همه جوره و اینو طبیعی میدونن…

ب نظر من اگه میخوای ارامش داشته باشی توقعتو از خانواده همسر صفر کن… خودتم فقط احترام و درستیتو حفظ کن ، محبت و‌ صمیمیت رو قاطی رابطتت نکن ازونطرف همسرتم تلاش نکن با خانوادت صمیمی کنی… برای من اینا جواب بود ، امیدوارم قلق ارامش زندگیت دستت بیاد

من پنج ماهه عقدم ...همش دعوا همش بحث خسته شدم..تا الان دونفره بود..الان بدون هیچی تو خانوادش مقصر شدم و سر شده سر یک قضیه الکی...

همش شوهرم منو مقصر همه چی می‌دونه

مثال یکبار ازم تعریف می‌کنه ده بار‌بهم  میرینه

  
دوستم میگه نمیشه شناخت چون طرف خودشو خوب نشون میده اوایل اصلا نمیدونم چ معیاری رو در نظر بگیرم و چجو ...

چرا خوب میشه شناخت درسته کامل نه ولی یکم میتونی شناخت داشته باشی

قبل عقد خانواده هامون قرار گذاشتن چند جلسه باهم بریم بیرون 

همونجا دیدم اخلاق رفتاراشونو 

مامانمم بعد اون بیرون رفتنا مخالف بود کلا ولی خب چون دوسش داشتم گفتم نه که نه 

تو مراسم خواستگاری گفتن نه تحقیق میکنیم نه تحقیق بکنین حرفو حدیث زیاد میگن حوصله حرف نداریم 

همینا کافی بود برا لغوش 

ولی من طرفمو دوسش داشتم بچگی کردم قبول کردم الان دارم تاوان میدم

چرا خوب میشه شناخت درسته کامل نه ولی یکم میتونی شناخت داشته باشیقبل عقد خانواده هامون قرار گذاشتن چن ...

گلم الان مشکلش چیه؟؟

اره خب ادم وقتی اول عاشق شه چشم پوشی میکنه از بدی های طرف :)

عزیزم باید کنار بیایید عقدهمینه دیگه همو بشناسید 

اخلاق هم دستتون بیاد همینه دعوت و اینا سعی کن با صحبت هی کم کم درستش کنی دعوا ها کمتر کنی 

منم دوران عقدم خیلی اخلاقم بد بود ولی دیگه رفته رفته هی رو خودم کار کردم وقتی اومدم سر خونه زندگی خودم قشنگ همه چی زندگی دستم بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792