یبار فامیل شوهرم اوایل هروسی اومدن خونمون باهم غذا درست کنیم ..برای برنج بجای نمک جوش شیرین داده بودم بهشون .دیدم یجوری نگاه میکنن که چرا زرد شده ...😂
بعدم همشو ریختیم دوباره از اول پختیم
من تنها سوتیه آشپزیم اینه که همیشه دستم میسوزونم دیگه کسی وقتی داد میزنم تعجب یا نگران نمیشه میگن باز دستت سوخت پماد فلان جاست
من ییار کشک بادمجون درست کردم خیلی بدمزه شده بود هی شوهرم میگفت این فرق داره باهمیشه میگفتم بخور هیچیم نگو ایراد الکی نگیر😆
خلاصه شب وقت خواب یادم افتاد نعنا داغ نریخته بودم توش😑
یسری هم دخترم کوچیک بود درگیر بچه داری بودم قرمه درست کردم بی گوشت😐
اولین باری که غذا پختم تو دوران دانشجویی بود قشنگ سه ساعت تمام وقتمو گرفت،از ساعت ۱۱ تا۲ ! و البته ماکارانی بود
من تخم مرغ بدون روغن پختم
كلا يك ماه گريه كردم تا اشپزي ياد گرفتم با وجودي كه ٢٣ سالم بود
مامان بابام نميزاشتن تو خونه كار كنم فقط درس ميخوندم
اولین بار که خواستم مرغ سرخ کنم، مرغام از بیرون ظاهری بسیار شیک و خوشکل داشت، ولی از درون پر از خون بوووود😫
با چه اعتمادبنفسی هم اوردمشون رو سفره😩
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
