از جمعه عصر با شوهرم قهر کردم اونم گفت پاشو ببرمت شهرستان خونه مادرت منو اورد گذاشت اینجا به بقیه گفته بردمش یکم حال و هواش عوض شه ولی خودش میدونه به قهر اوردم الان دوروزه یکی دوبار تماس گرفته پیام داده ولی کلا حرف خودشو میزنه منم گفتم تا مشکلو حل نکردی دیگه حق پیام دادن نداری ولی حالم خیلی بده همش دارم فکر میکنم چطور دوروزه بدون من داره اونجا واسه خودش زندگی میکنه میخوابه 🥲🥲🥲دلم ازش خیلی سیاه شده وقتی میتونه این دوروز بی من باشه بقیش هم میتونه لابد
بعضی آدما کمالگرا هستن ،ما چند نفر تو فامیل داریم ،برا بقیه خودشونو می کشند ،هر چی در توان دارن برا ...
دقیقا شوهر منم اینجوریه فقط منتظره بره کار بقیه رو انجام بده میگه وقتی بهم میگن روم نمیشه بهشون بگم نه نمیتونم ولی اصلا به فکر من نیست بگه زنم گناه داره تنهاست تو این خونه از خانوادش جدا شده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هیچ وقت بخاطر همچین چیزی نرو خونه مامان بابات من ۱۹ سالمه سه ساله ازدواج کردم تو این سه سال کتک و فحش و تهمت و زندانی شدن تو خونه و بی احترامی جلو بقیه و دستش بوده ک جلوی هرکس و ناکسی رو من بلند شده فقط تجربه کردم حتی الانم ک دارم این پیامو میدم باهم دعوا کردیم و تا مرز جنون منو زده منم میخام برم خونه بابام برای همیشه ب مامانمم پیام داده ک من دختر گاوتونو نمیخام🙃