یکی از دخترای فامیل

عاشق یه پسری شده پسره فعلاً شغل مشخصی نداره ولی دو تا ماشین از خودش داره شغلشم مشخص ولی خب دنبال شغل دولتی می‌گرده چون خونواده‌شون جانباز شهید زیاد داده اینم می‌خواد پی اونا بره سر کار حالا میگه گاهی اوقات پسره فعلاً چند روزه با هم صحبت می‌کنند بهش میگه که من فقط می‌خوام دو تا دوست صمیمی باشیم که حال همدیگرو خوب کنیم حالا ما منظورشو واقعاً نگرفتم از این صحبت یعنی چی هنوز قربون صدقش میره جویا احوالشه مثلاً مثل یه پارتنر مثلاً مثل یه دوست دختر دوست پسر دارم با هم صحبت می‌کنن آمار همدیگرو دارن عکس میدن فیلم می‌گیرن از این حرفا حالا من نمی‌دونم بعد قراره با همدیگه برن دیت نمی‌دونم منظورشون از این حرکات چیه بعد من اون دوست صمیمیه خیلی گیجم می‌کنه این دختر خاله گیج منم میگه که یه کاری کنم عاشقم بشه حالا نمی‌دونم واقعاً میشه کاری کرد عاشقش شد یا نه گفتم از شما بپرسم اگه نظری دارید بهش بگید

 ولی پسره یه پسر مؤدبه باشعور آبرودار تو اون شهره که مثلاً همه ازش حساب می‌برن خیلی هم خوشتیپ و با ادب و اینجور آدمیه خوش زبونه سرزبون داره از اینجور آدما