این همه صبح بیدارشدم براش صبحانه درست کردم

حق داری واقعا سخته ولی چاره ای نیست

مسئولیتشون با ماست خودشون که عقل ندارن😅

به بچه ها باشه دوس دارن فقط بخوابن

منم هر روز با بچه هام همین مسئله رو دارم شبم زود میخوابن ساعت ۹نیم شب ولی صبح باید به زور بیدارشون کنم یعنی کوچیکه رو امروز ۶نیم صبح صدا زدم تا هفت که پاشد لباس پوشید رفت جلو در سرویس بیاد 

هر روز همینم یک روز نیست اینا راحت پاشن 

🤦‍♀️

نه بیدارش نکن 

فوقش یه روز خواب میمونه 

بگو ترسیدم دوباره ناراحت بشی 

یا خواب موندم، خواستم سر تایم بیدارت کنم. سفره رو انداختم و صبحونه ت رو آماده کردم خوابم برد 

روزهای بعد خودش بیدار میشه 

اگرم شب قبل گفت بیدارم کن بگو باشه عزیزم ولی صبحونه ش رو آماده کن و بخواب بگو خوابم برد 

دوبار بخوابی دفعه سوم یه فکری برای بیدار شدنش میکنه 

بخدا سر وکله زدن با نوجوان خیلی سخته من دوتا نوجوان دارم یه ۱۹ ماهه هم دارم بخدا هیچی من واذیت نمیکنه غیر همین که صبح اینقدر من اذیت میکنه کار خونه بیرون خونه هزار فکر و خیال دارم کاش دیگه این اذیتم نمیکرد بخدا دیشب پاشدم ساعت ده دونات درست کردم گفتم دوست دارن صبح ببرن تا دوازده دستم بند بود اخرش هم امروز اول صبح اعصابم خرد کرد

پس درک میکنی واقعا دیونه کننده هستن 

اره 

بهونه برای دعوا و غر زدن دستش نده 

تو کار خودتو انجام دادی 

اون باید پاشه صبحونه ش رو بخوره بره 

حالا خودت شاغل نیستی؟

یعنی فقط صبح بیدار میشی صبحانه آماده کنی براش ؟

منکه موقع هایی که بچه ها مدرسشون تعطیله خودش بلند میشه صبحانه میخوره قهوه میخوره میره 

خواب صبح خیلی عزیزه😁

هر وقت دیدی شوهرت مثل بچه هادرفتار کرد

بدون تو قبلش مثل مامانش رفتارش کردی که اون اینطوری جوابتو داده

ببخشیدا

مرد خرس گنده عرضه نداره خودش گوشیشو زنگ بذاره بیدار شه؟؟

الان فرق شما با اون خانومی که گفت بچه کلاس شیشمم رو بیدار میکنم میفرستم مدرسه چیه؟

اسم این محبت نیس، مامان بودنه 

از این به بعد یاد بگیر دیگه مامانش نباشی

بزرگتر میشن خوب میشن

هممون یه طور درگیریم با بچه ها

منم شهر غریب

باردار

مسئولیت مدرسه دخترم با خودمه

گلاب به روت صبحا بیدار میشم بالا میارم با همون وضع دخترمو باید ببرم مدرسه

آره سخته

ولی نتیجه شیرین

کم کم برات عادت میشه 

با نفستدهنیشه بجنگ

تو هر کاری که پایانش..... 

تو حرف زدن

تو دید و بازدید

تو عصبانی شدن

تو نماز نخواندن

همش در حال جنگیدن با نفسم هستم

تایپیک آخرم هم بخون 

بدردت میخوره

من شب براش ساندویچ درست میکنم میزارم تو یخچال صبح خودش بیدار میشه چای درست می‌کنه میخوره میره