مث سگ پشیمونم ک اومدم خونه جاری

دقيقا بخاطر همين چرنديات منم از يك سالي ديگه شب خونه قوم شوهر نموندم! شوهرمم كلي تو سر و كله خودش ميزد كه زشته! بهشون برميخوره! گفتم درك! وقتي اصرار ميكنن بيا بيا بعد ميريم و توي خونه ويلايي كه ٥ تا خواب داره يك اتاق رو در نظر نگرفتن برامون و ميپرسيم كجا بخوابيم ميگن نميدونيم!!!! و آخرم يا رو كاناپه و يا تخت چسي پسرش بايد بخابيم منم بهم برميخوره و نميام! تا روزي كه زن و شوهر بوديم خيلي شيك هتل گرفتم هر وقت قرار شده بريم اون سمت! 

اين مرداي ايراني واقعا بيشعورن، نفهمن! 

اولا ساعت ۱۰ونیم تاپیک زده ! دوما نیازی به آدرس تیس . سر هر کوچه سوپری هست دیگه . لوازم خونگی نمیخواد که بخره

هر وقت مهمون برام بیاد خیلی اذیت میشم

همش مقصر مادرمه. واضح میگم فلانی مگه رفتیم خونش که داره میاد میگه همین ۱ باره. به قدری خسته میشم خودشون خودشونو دعوت میکنن بدون اینکه ما دعوت کنیم.

این دفعه بخوان بیان نمیمونم خونه

مامانم بمونه با مهمونا

چقد عجیب :»

یعنی حتی چای و میوه هم نیورد ؟

صبر داشته باش 

نه من نمیتونم تو ذاتم نیست کم محلی کنم به مهمون 

خود شوهرم هم همین مدلیه 

با اینکه این رفتار رو کردن 

حداقل ده بار بعدش اومدن خونمون 

حتی سر زده میان خیلی وقتها 

ما صد خودمون رو میذاریم براشون 

الاغن بابا

حالا اسي حرفي هم بزنه ميزنه تو دهنش كه كارد بخوري و فلان! 

البته عجیب نیس چون برا خودمونم پیش اومده

واقعا حس بدیه 

چون وقتی میان خونمون حتی اخلاقشونم فرق میکنه

انگار ادمو خر فرض میکنن

يعني اون شوهر بي غيرت شب ازت نپرسيد براي غذا؟؟؟؟؟

شوهرت الان هم فقط فكر اينه كه خونه داداش جونش تنش نيفته!

متاسفانه هستن کسایی که مثل کلم اند، بعضی ها انگار بی احترامی های خواهر یا مادر یا برادرشون رو نمیبینن، همسرم من جز این دسته هست هر بی احترامی ای از سمت خانوادش بشه رو کلا نادیده میگیره و هر چی میگی و میبینه انگار نه انگار. 

می‌خوان همه‌چیز مفت و مجانی باشه.

یکبار تحمل کنی دیگه تمومه 

زن خودش باید خوشگل باشه.هزینه آرایشگاه چیه

زن باید با همچیز بسازه.و رو سنگم شده بخوابه.

زن نباید رفتار خانواده شوهر ناراحتش کنه.و کلفت خونه شوهر باشه

زن فلان زن بهمان

ولی کافیه که همین آقای شوهر بیاد 

خونه فامیل زنش و همچین رفتاریو ببینه 

اصلا نمی‌مونه 

اصلا دفعه بعدی در کار نیست و نمیاد 

کلی هم سرکوفت می‌زنه و مسخره می‌کنه.

شاید جاری ایشونم در حال جبران بودن مثل شما چون ما که واقعا نمیدونیم 

عمولا اون فامیلی که تهرانه خیلی از این سختیا کشیده همه برا کاراشون مدام میان خونه این بد بختا چ گناهی کردن خواسته ی جور بفهمونه ک نیاین چون معلومه شوهرش پشتش نی پس با حرف نمیشه باید با رفتارش بگه 

من دقیقا همینم 

به اجبار شوهرم مجبورم دعوتشون کنم 

مجبورم بهترین پذیرایی رو بکنم 

مجبورم هی به شوهرم یاد بدم که تو وظیفه داری که بگی بهم احترام بذارن 

اما حیف 

واقعا حیف از عمری که تو این راه تلف کردم 

شوهرم فقط جوری تربیت شده که خانوادش همه دنیاش هستن 

و من جزیی از خانوادش نیستم متاسفانه 

منم همین بودم

ولی یه بار که شنیدم دم گوشم گفتم فلانی یعنی همون جا یک مدلش اینه...بهم برخورد...

یعنی چی مدلش اینه...به خودش زحمت نده پول خرج نکنه...مدلش اینه...مگه خونه مردم نمیره نمی‌بینه...

و منی که خودکشی میکنم جزو وظیفه که چون مدلم اینه...از نظرشون...

والا چند روز قبل مهمونی خودمو هلاک میکردم...

البته من سنم بالاست و با گذر زمان خودت متوجه میشی که نباید صدتو برای هر کسی بذاری...

همینو گفتم 

گفتم خودت بخر هرچی میخوای بخر کاری به کادوی بچه نداشته باش 

برای همین متهم شدم به خسیس بودن 

متهم شدم به اینکه زورم میاد برای اونا کادو ببرم