ما تو یه ساختمونیم که خونه ماس اونا پایین میشینن خونه دارن چنتا ولی نمیرم اینجا رو خونه خودشون کردن انگار
5سال و 8ماه زندگیم سیاه شوهرم همش اونجاس بهم بی احترامی میکنن دخالت میکنند اذیتاشون بی حد ترو قرآن اگه راهکاری دارید بگید هنرهای منظومه خیلی خدارو صدازدم نشد بدجنس میخوام باشم 
اینم بگم که شوهرمو راضی نمیشه در هیچ صورتی از خانوادش جدا بشه فقط باید اونا برن که اینم خییییلی دشوار کمکم کنید دارم ب مرز جنون میرسم دیگه تحملشون ندارم