خواهر شوهرم و دخترو پسرش خونه مادر شوهرم بودن، دخترم خونه مادر شوهرم بود منم رفتم سربزنم بهشون ( باهم توی خونه سه طبقه زندگی میکنیم ) بچه های خواهر شوهرم داشتن موز میخوردن دخترم هم یه دونه خورد دوباره گفت مامانم من بازم موز میخوام خیلی گریه کرد مادر شوهرم به روی خودش نیاورد، خواهر شوهرم هم به بچه ام گفت اینقدر مادرت اذیت نکن بسه دیگه به دخترم گفتم بریم خونمون بهت میوه میدم دخترم جیغ میکشید قبول نمیکرد میگفت من فقط یه دونه موز دیگه میخوام عمه من مامانم اذیت نمیکنم خیلی ناراحت شدم اومدیم خونمون به دخترم شکلات و پاستیل دادم به شوهرم زنگ زدم گفتم از سر راهت که اومدی موز بخر بیار به نظرتون حق دارم ناراحت بشم ؟ هم خواهر شوهرم هم مادر شوهرم گریه های دخترم رو دیدن ولی نگفتن اشکالی نداره یه دونه دیگه بهش بده
دخترت که خیلی بچه است اونایی ک میگن تربیتش کن فقط ۴ سالشه بچه ها تو این سن کلا هر چی رو تربیتش ون کار کرده باشی فراموش میکنن تو بعضی شرایط.بعدم کاملا حق داری ناراحت بشی بچه خط قرمز آدمه ولی بیخیال باش
نه خیر حق ندارید بچتون خیلی ندید بدید و نخور بار آوردین زشته ما با اینکه وضعمون هم خوب نبود ولی هیچو ...
به نظرم آدم اگه چشم و دل سیر باشه تعجب میکنه چجوری دو تا زن گنده نشستن و گریه ی یه بچه رو که اتفاقا هم خون خودشون هم هست به خاطر یه موز دیدن و به روی خودشون نیاوردن...
کاش زندگی برعکس شروع میشد ...پیر به دنیا میومدیم با یه عشق جوون میشدیمآخرشم یه شب تو بغل مادرمون میمردیم...
میگه خواهر شوهر خریده بوده گفته ارزون بود خریدم .مال خودشون بوده حالا شاید یکی دو تا مونده بوده مثلا ...
ولی من بچه هامو یه جوری بار آوردم به حق خودشون قانع باشن تو خونه خودمون هم اگه بیشتر از حقشون بخوان نمیدم میگم برا فرداتون هست دوتا موز برای بچه زیاده یه جا بهتره آدم بچه خودشو قانع تربیت کنه از کسی انتطار نداشته باشه چون من بچه هام خونه مادر شوهرم یا کسی چیزی طلب نمیکنن
تو رو خدا واسه سلامتی مادرم دعا کنید به دعاتون نیاز داره 😘😘😘هر کسی دعا کرد خدا عزیز هاشو براش نگه داره